|
چرا دنباله امامان بعد از امام حسين(عليه السلام) از فرزندان و خاندان امام حسن(عليه السلام) شروع نشده ؟
آیا امامت ارثى است؟ اگر ارثى نیست، چگونه از امام حسین(ع) به بعد، امامت به فرزندان ایشان یکى پس از دیگرى رسیده است؟
شهادت امام حسین(ع) عمل اختیاری بود یا مقدّر شده بود؟
آيا عمامه، شمشير و اسب امام حسين(ع) همان عمامه و شمشير و اسب پيامبر بود؟ توضيح دهيد. و پاسخ به چند سوال دیگر در ادامه مطلب
بارگذاری مجدد برچسبها: پاسخ, شبهات, عاشورا, پاسخ به سوالات عاشورا, پاسخ به شبهات عاشورا, وبلاگ لبیک یا حسین, ادامه مطلب: [ پنج شنبه 15 اسفند 1392
] [ 11:49 ] [ سید مهدی حسینی ] [ چهار شنبه 14 اسفند 1392
] [ 22:21 ] [ سید مهدی حسینی ] {چهل داستان و چهل حدیث از امام حسین (ع)}
پيشگفتار درخشش پنجمين نور ايزدى [ سه شنبه 13 اسفند 1392
] [ 17:2 ] [ سید مهدی حسینی ] «زیارت امام حسین (ع) از کلام معصومین» امام صادق عليه السلام فرمودند:
كامل الزيارات باب 27
امام باقر عليه السلام فرمودند:
كامل الزيارات باب 61
امام صادق عليه السلام فرمودند: كامل الزيارات باب 61 حديث سوّم
امام صادق عليه السلام فرمودند:
اى مسافرين خدا بشارت باد شما را كه با من در بهشت همراه خواهيد بود. كامل الزيارات باب 62
امام صادق عليه السلام فرمودند: پدرم از جدّم نقل كردند كه فرمودند: كسى كه آن حضرت را صرفاً براى خدا و به قصد قربت زيارت كند خداوند متعال از گناهان رهايش نموده و او را همچون نوزادى كه مادر زاييده قرار مىدهد. كامل الزيارات باب 62
امام صادق عليه السلام فرمودند: زائر امام حسين عليه السلام در روز قيامت صد نفر كه همگى اهل دوزخ بوده و در دنيا از مسرفين بودند را شفاعت مىكند. كامل الزيارات باب 68
كسى كه تسبيح تربت امام حسين عليه السلام را همراه داشته باشد خداوند او را ذاكر و تسبيح كننده محسوب كند، گر چه با آن ذكر نگويد. به نقل از بحار ج 85
سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره كرده و از بين مىبرد. شيخ ديلمى مى فرمايد: امام صادق عليه السلام براى اظهار خشوع و خضوع نزد خداى تعالى بر غير تربت امام حسين عليه السلام سجده نمىكرد. به نقل از ارشادالقلوب
به نقل از كامل الزيارات
امام صادق عليه السلام فرمودند: خاك حرم امام حسين عليه السلام شفاى هر درد و امان از هر ترس است. به نقل از كامل الزيارات
امام صادق عليه السلام فرمودند: كام فرزندانتان را به تربت برگيريد كه سبب امنيت و باعث محفوظ ماندن آنهاست. به نقل از كامل الزيارات
امام رضا عليه السلام فرمودند: چرا وقتى ميّت را دفن مىكنيد و سرش را بر خاك مىگذاريد در مقابل صورتش و زير سرش مهرى از خاك ( قبر امام حسين عليه السلام ) نمىگذاريد؟ به نقل از وسايل ج 2
مرحوم سيدابنطاووس مى فرمايد: روايت شده كه: به نقل فلاحالسائل
«برای دانلود مطالب به صورت pdf کلیک کنید»
برچسبها: زیارت, امام حسین, کلام, زیارت امام حسین از کلام معصومین, [ سه شنبه 13 اسفند 1392
] [ 16:54 ] [ سید مهدی حسینی ] چرا قبر امام حسين عليه السّلام شش گوشه دارد؟
پاسخ : در ميان اقوال مورخان دربارة چگونگي دفن حضرت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و ياران باوفاي آن حضرت اندك تفاوتي، ديده ميشود؛ جهت روشن شدن موضوع به تشريح بعضي از آنها ميپردازيم: الف. مرحوم مفيد پس از ذكر اسامي هفده نفر از شهيدان بنيهاشم كه همگي از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسين ـ عليه السّلام ـ بودند، ميفرمايد: آنان پايين پاي آن حضرت در يك قبر (گودي بزرگ) دفن شدند و هيچ اثري از قبر آنان نيست و فقط زائران با اشاره به زمين در طرف پاي امام ـ عليه السّلام ـ آنان را زيارت ميكنند و علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ (علي اكبر) از جملة آنان است، برخي گفتهاند: محل دفن علي اكبر نسبت به قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ نزديكترين محل است.[1] ب. و نيز ميگويد: پس از بازگشت عمر بن سعد از كربلا، جماعتي از بنياسد كه در غاضريه سكونت داشتند، آمده و بر پيكر امام حسين ـ عليه السّلام ـ و يارانش نماز گذاردند و آن حضرت را همان جايي كه الآن قبر اوست دفن كردند و علي ابن الحسين (علي اكبر) ـ عليه السّلام ـ را در پايين پاي پدر به خاك سپردند، سپس براي ديگر شهيدان از اهل بيت و اصحاب، حفيرهاي كندند و همة آنان را در آن حفيره به صورت دسته جمعي دفن كردند و عباس بن علي ـ عليه السّلام ـ را در راه غاضريّه، در همان محلي كه به شهادت رسيد و اكنون قبر اوست به خاك سپردند.[2] ج. در بعضي از روايات آمده است: امام سجاد ـ عليه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولايت) به كربلا آمد و بنياسد را سرگردان يافت، چون كه ميان سرها و بدنها جدايي افتاده بود و آنها راهي براي شناخت نداشتند، امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ از تصميم خود براي دفن شهيدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وي معانقه كرد و با صداي بلند گريست، سپس به سويي رفت و با كنار زدن مقداري كمي خاك قبري آماده ظاهر شد، به تنهايي پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من كسي هست كه مرا كمك كند و بعد از هموار كردن قبر، روي آن نوشت: «هذا قبر الحسين بن علي بن ابي طالب الّذي قتلوه عطشاناً غريباً»؛ اين قبر حسين بن علي بن ابي طالب است، آن حسيني كه او را با لب تشنه و غريبانه كشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمويش عباس ـ عليه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نيز به تنهايي به خاك سپرد. سپس به بنياسد دستور داد تا دو حفره آماده كنند، در يكي از آنها بنيهاشم و در ديگري ساير شهيدان را به خاك سپردند، نزديكترين شهيدان به امام حسين ـ عليه السّلام ـ فرزندش علي اكبر ـ عليه السّلام ـ است؛[3] امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اينباره به عبدالله بن حمّاد بصري فرموده است: امام حسين ـ عليه السّلام ـ را غريبانه كشتند، بر او ميگريد كسي كه او را زيارت كند غمگين ميشود و كسي كه نميتواند او را زيارت كند دلش ميسوزد براي كسي كه قبر پسرش را در پايين پايش مشاهده كند.[4] گر چه بعضي از مطالب در كيفيت به خاك سپاري امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اين كه چه كسي امام حسين ـ عليه السّلام ـ را دفن كرده، در اين نقلها متفاوت است، ولي از مجموع آنها يك نكته قابل استفاده است كه به عنوادن نتيجه ارائه ميگردد و آن اين كه: قبر علي اكبر ـ عليه السّلام ـ در پايين پاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ قرار دارد. نتيجه: بنابراين ميتوان ادعا كرد كه ضريح كوچكي كه بر ضريح حضرت سيدالشهدا ـ عليه السّلام ـ متصل است و در طرف پايين پاي آن حضرت قرار دارد و از مجموع دو ضريح يك ضريح شش گوشه درست شده به احترام علي اكبر ـ عليه السّلام ـ و به نام آن حضرت است. عبدالرّزاق حسني ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ را چنين توصيف كرده است: «ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ عبارت است از: يك بلندي (صندوق مانند) چوبي كه به عاج زينت شده و روي آن دو مشبك[5] قرار دارد، مشبك داخلي از فولاد گران قيمت و مشبك خارجي از نقرة روشن سفيد است... به مشبك خارجي مشبك ديگري بدون اين كه مانعي بين آن دو باشد، متصل است و فقط از هر طرف به اندازة يك متر كوتاهتر از مشبك خارجي متعلق به امام حسين ـ عليه السّلام ـ است و زير آن مشبّك قبر علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ است كه همراه پدر در يك روز شهيد شده و در كنار پدر دفن گرديده است.[6] معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. الارشاد، شيخ مفيد. 2. مقتل الحسين، عبدالرزاق موسوي مقدم. 3. موجز تاريخ البلدان العرافيه، عبدالرزاق حسني. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفيد، الارشاد، سلسلة مؤلفات شيخ مفيد، دار المفيد للطباعة و النصر و التوزيع، ج11، صص 125 ـ 126، جزء 2. [2] . مفيد، همان، ص 114؛ خليلي، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه قم-كربلا، بيروت، منشورات مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، 1407 ق، ص 73، جزء8. [3] . عبدالرزاق الموسوي، المقرم، مقتل الحسين ـ عليه السّلام ـ ، تهران، قسم الدراسات الاسلاميه، مؤسسه البعثة، ص320 ـ 321. [4] . قمي، جعفر بن محمد، ابن قولويه، كامل الزيارات، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، 1417 ق، صص 537 ـ 538، المقرم، همان، ص321. [5] . هر چيز سوراخ، سوراخ پنجره مانند را مشبك گويند. [6] . خليلي، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، قسم كربلا، جزء 8، بيروت، منشورات مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، ص 182، به نقل از حسني، عبدالرزاق، موجز تاريخ البلدان العراقيّه.
تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین www.moharam-92.loxblog.com بارگذاری مجددبرچسبها: چرا قبر امام حسین, شش گوشه, قبر شش گوشه, قبر امام حسین, [ سه شنبه 13 اسفند 1392
] [ 16:46 ] [ سید مهدی حسینی ] روزشمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
قصر بنی مقاتل... چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری * گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم. * حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:«پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.» * حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود: پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند. نینوا ( و کربلا)... پنج شنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری نینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام(ع) برای اقامت در محل مناسبتری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سئوال فرمود؛ تا نام کربلا را در جواب شنید، گریست و فرمود:« پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست. و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.» سپس اصحاب امام(ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند. سپاه حرّ نیز در ناحیه ی دیگری در مقابل امام اردو زدند. حضرت(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. سپس فرمود:« خدایا! ما را از حرم جدّمان راندند، و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«. عبیدالله بن زیاد نامه ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: خبر ورود تو به کربلا رسید. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام. امام(ع) فرمود: این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است. امام حسین(ع) چون نامه ی ابن زیاد را خواند، فرمود: رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی مردم را با غضب پروردگار خریدند.(خشنودی مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند) کربلا....جمعه سوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کار(داوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن) بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد. * عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:« مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!» عمر بن سعد تا از پیام امام(ع) مطلع گشت، گفت:«امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!» سخن امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا مردم بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن بر زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش اید، دینداران بسیار اندک می شوند. کربلا....شنبه چهارم محرم الحرام سال 61 هجری قمری عبیدالله بن زیاد در مسجد کوفه مردم را چنین خطاب کرد: «ای مردم! خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنها را چنان که می خواستید یافتید! و یزید را می شناسید که دارای رفتار و روشی نیکوست که به زیردستان احسان می کند و بخشش های او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی تقسیم نمایم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم». سپس دستور داد در تمام شهر ندا کنند و مردم را برای جنگ آماده ی حرکت سازند. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار جنگجو، یزید بن رکاب با دوهزار جنگجو، حصین بن نمیر با چهار هزار جنگجو، مضایر بن رهینه با سه هزار جنگجو، و نصر بن حرشه با دوهزار جنگجو برای جنگ با حسین(ع) اعلام آمادگی کرده و حرکت به سوی کربلا را آغاز کردند. امام در پاسخ قیس بن اشعث که سفارش به بیعت با یزید می کرد، فرمود: « نه به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمی گذارم و مانند بردگان از صحنه ی جنگ با آنان فرار نمی کنم. کربلا....یکشنبه پنجم محرم الحرام سال 61 هجری قمری نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد می پیوندند. نوشته اند: شیث بن ربعی با هزار سوار به سوی کربلا روان شد. عبیدالله عده ای را مأموریت داد تا در مسیر کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری حسین(ع) از کوفه خارج می شوند، جلوگیری کنند. چون گروهی از مردم می دانستند که جنگ با امام حسین(ع) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است، در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می کردند. نوشته اند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می کردند. از سخنان امام حسین(ع) با سپاه دشمن « هیهات ما تن به ذلت نخواهیم داد. خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت و خواری را نپسندیدند. دامنهای پاکی که ما را پرورده است و سرهای پرشور و مردان غیرتمند هرگز فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند. کربلا....دوشنبه ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام تا هر روز وضعیت را به من گزارش کنند. حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفه ای از بنی سعد که در آن نزدیکی ها زندگی می کردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. حسین گفت:« لا حول و لا قوه الا بالله» نامه امام از کربلا به برادرش محمد بن حنفیه و بنی هاشم « مثل این که دنیا اصلاً وجود نداشته(اینگونه دنیا بی ارزش و نابود شدنی است) و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست. کربلا....سه شنبه هفتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند. عمر بن سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره ای آب به امام(ع) نرسد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد! عمر بن سعد 500 سوار را در کنار شریعه ی فرات مستقر کرد. یکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به خدا سوگند که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! حضرت فرمود:« خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت. امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی( همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی(حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد. کربلا....چهارشنبه هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد، امام(ع) برادرش عباس را به همراه عده ای شبانه حرکت داد. آنها با یک برنامه ی حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خیمه ها برگشتند. ملاقات امام(ع) با عمرسعد: حضرت فرمود:« ای پسر سعد! ایا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» حضرت فرمود:« تو را چه می شود؟ خدا جان تو را به زودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد...گمان می کنی که به حکومت ری و گرگان خواهی رسید؟ به خدا سوگند چنین نیست و به آرزویت نخواهی رسید.» عبیدالله طی نامه ای عمر بن سعد را تهدید به عزل و برکناری کرده، می گوید:« اگر از فرمان من سر باز زنی، مسئولیت لشکر را به شمر بن ذی الجوشن واگذار خواهم کرد.» سخن امام حسین(ع) با یارانش « ای بزرگ زادگان! صبر پیشه کنید که مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن می رساند. کربلا....پنج شنبه نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری شمر خود را به خیام امام(ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندان ام البنین، می گوید:« برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم.» آنها متفقاً گفتند:« خدا تو را و امان نامه ی تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر نداشته باشد؟» امام حسین(ع) توسط حضرت عباس(ع) از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت می گیرد. حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف، - که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باشد- و یاران امام(ع) در آنجا مستقر بودند. این تدبیر امام(ع) برای اصحاب بسیار سودمند بود. گروهی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام می پیوندند. سخن امام(ع) خطاب به دشمن: « وای بر شما! چه زیانی می برید اگر سخن مرا بشنوید؟! من شما را به راه راست می خوانم، اما شما از همه ی فرامین من سر باز می زنید و سخن مرا گوش نمی دهید، چرا که شکمهای شما از مال حرام پر شده و بر دلهای شما مهر شقاوت زده شده است. کربلا....دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری امام (ع) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفت:« ...خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه ی خود سازید.« حضرت(ع)، «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش حضرت عباس سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون می فرمود:« دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم.» عمر بن سعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت:« گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمر بن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین(ع) را نشانه رفتند. امام(ع) فرمود:« یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ(شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد.» در حمله ی اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند. امام حسین(ع) که یکه و تنها مانده بود، نگاهی به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا می کرد. حضرت(ع) برای وداع آخرین به سوی خیام آمد، آنگاه در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود در برابر دشمن قرار گرفت و جنگ نمود. دشمن از هر طرف وی را محاصره نمود. ناگاه تیری سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالی که نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرش بود، نقش بر زمین شد و روح مبارکش به ملکوت اعلی پیوست، اما شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد. برای دریافت کامل فایل به صورت pdf بر روی گزینه دانلود کلیک کنید (دانلود) برای دانلود پاورپوینت زیبا درباره دلائل وقوع حادثه کربلا بر روی گزینه دانلود کلیک کنید (دانلود) تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین
بارگذاری مجدد برچسبها: روز شمار, وقایع, کربلا, امام حسین, [ سه شنبه 13 اسفند 1392
] [ 16:44 ] [ سید مهدی حسینی ] + افزایش اندازه | + کاهش اندازه
زیارت عاشورا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّین سلام بر تو اى ابا عبداللّه، سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند آقاى اوصیاء اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان، سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشتگانت نگرفتى
سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِسْلامِ اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پیکار با تو بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را وَ اَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت
اى اباعبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه و حسن
شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بیزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَشْیاعِکُمْو و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ و به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى از یاران و پیروانشان اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْکُمْ و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق] که از شما (خاندان) است وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَه و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید ، که عطا کند به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ براستى چه مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو براى همیشه
و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات اللّه علیه اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ [الاْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَ الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیّامِ حَیاتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد پس مى گویى صد مرتبه: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً خدایا لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را پس مى گویى صد مرتبه: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین پس مى گویى: اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ خدایا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت پس به سجده مى روى و مى گویى: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى خدایا مخصوص تو است ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام. برای دانلود این فایل به صورت pdf کلیک کنید برای دانلود نرم افزار زیارت عاشورا مخصوص اندروید کلیک کنید (رمز فایل : www.doostiha.ir ) برای دانلود نرم افزار زیارت عاشورا مخصوص جاوا کلیک کنید (رمز فایل : www.doostiha.ir ) برای دانلود نرم افزار زیارت عاشورا مخصوص رایانه کلیک کنید
تهیه شده توسط:وبلاگ لبیک یا حسین www.moharam-92.loxblog.com بارگذاری مجددبرچسبها: زیارت عاشورا, امام حسین, به همراه ترجمه, نرم افزار زیارت عاشورا, نرم افزار برای اندروید, برای رایانه, برای جاوا, اندروید, جاوا, نرم افزار مذهبی, زیارت عاشورا, عاشورا, زیارت عاشورا به همراه ترجمه, نرم افزار زارت عاشورا, نرم افزار اندروید زیارت عاشورا, [ سه شنبه 13 اسفند 1392
] [ 16:41 ] [ سید مهدی حسینی ] صلوات خاصه امام حسین (ع) از جمله اعمال در حرم امام حسین علیه السّلام صلوات فرستادن بر آن حضرت است. روایت شده: پشت سر نزد کتف شریف آن حضرت می ایستى و بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و امام حسین علیه السّلام صلوات می فرستى.سیّد ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر»در ضمن یکى از زیارات این صلوات را بر آن حضرت نقل کرده است:
ستم را ویران می کند با درستى و روش پیامبر را زنده می کند با قرآن، پس با مشقّت و سختى در خشنودی ات زندگى کرد و بر طاعتت و در زمره اولیایت،در حال رنج و ناراحتى از دنیا گذشت و چون عزیزى گمگشته به تو جان داد تو را معصیت نکرد نه در شبى و نه در روزى، بلکه در راه تو با منافقان و کافران جنگید.خدایا جزایش ده، بهترین جزاى صادقان نیکوکار و عذاب را بر منافقان و کافران و کشندهگان او دوچندان کن. به راستى جوانمردانه پیکار کرد و مظلومانه کشته شد و غرق در رحمت خدا درگذشت، درحالی که می گفت:منم فرزند رسول خدا محمّد و فرزند کسی که پاک پرورید و بندگى کرد، پس او را دانسته و به عمد کشتند، آرى بر حال ایمان او را کشتند و در کشتنش از شیطان اطاعت کردند و درباره او خداى رحمن را ملاحظه ننمودند.
«برای دانلود صلوات خاصه امام حسین (ع) به صورت فایل pdf کلیک کنید» «برای دانلود فایل صوتی صلوات خاصه امام حسین (ع) کلیک کنید»
تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین www.moharam-92.loxblog.com بارگذاری مجددبرچسبها: صلوات خاصه امام حسین, [ سه شنبه 13 اسفند 1392
] [ 16:33 ] [ سید مهدی حسینی ]
متن آهنگ های زیبای حامد زمانی —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «حضرت مهتاب»
نه مثل ساره ای و مریم ، نه مثل آسیه و حوا اگر شبیه کسی باشی شبیه نیمه شب قدری شناسنامه تو صبح است پدر تبسم و مادر نور کبود شعله ور آبی سپیده طلعت مهتابی بگیرآب و وضویی کن به چشمه سار فدک امشب —————————————————————————————————————————– متن ترانه آهنگ «زیبایی عشق» مــاه اگــه نــــور خـــدا رو بگیـــره تــا همیشـــه زینـــت آســمونــه مــاه اگـــه کـــه خودنمــایی نکنه همیشه روشن و کامل می مونه کاش ستـــاره ی نجیــب آسمون گــــره روســـــری شــو وا نکنـــه کاشکــی هیــچ گلی برای دلبری عطــــرشـــو حـــراج دنیـــا نکنـــه تــــوی بــــازار کســــاد روشـــنی کســی خورشیـدو کنـار نمی زنه هر کی میرسه به زیبایی عشــق دیگه زیبایـــی شـــو جار نمی زنه دنیا نیـرنگه و رنگــــه بازی هـــاش چشـــم نـــداره رنـگ عشقو ببینه تو ولــی آئینـــه ای و حیفـــه کـــه روی آئیــنــــه غـــبــاری بشیــنــه آی گــــل محمـــدی کـاش بدونی چـــه قشنگـــه جامـه ی حیای تو تــــو دلـــت دریـــایـــی از محبتـــه دنیـــا خیلـــی کوچیکـــه بــرای تو آی گـــل محمــــدی کــاش بدونی دنیـــا تشنـــه ی نجابتـــت شــده طعنـــه ها مشتــی حباب روی آب تـــازه وقــت استقـــامتــت شــده تــــوی بــــازار کســــاد روشـــنـی کســی خورشیـدو کنـار نمی زنه هر کی میرسه به زیبایی عشــق دیگه زیبایـــی شـــو جار نمی زنه دنیا نیــرنگ و رنگـــه بازی هـــاش چشـــم نــداره رنـگ عشقو ببینه تو ولــی آئینـــه ای و حیفــه کـــه روی آئیــنـــه غـــبــاری بشیــنــه —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «متلاشی» داری از تو متلاشی میشی —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «پرواز» خودشون تبر می کوبن به درخت خودشـون رازقـی پـرپـر می کنن ما اگه یه ســـاقه رو هرس کنیم گوش اهـل عالمــو کــر می کنن حـــق زندگـــی نـــداره انگـــاری هر کی می میره برای وطنـــش تو مـــرامشــون پــرنده مجــرمه تا بخــواد پر بــزنه می کشنـش حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه دشمن اگه دشمن تر از پیشـه تکلیفمون روشن شده این راه با لاله هــا روشــن تر از پیشـه حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه دشمن اگه دشمن تر از پیشـه تکلیفمون روشن شده این راه با لاله هــا روشــن تر از پیشـه ***********.************ سی ساله این در و اون درمیزنن که یه جای راهو اشتبــاه بریـم که یه جای قصه خوابمون کنـن یادمون بره می خوایم کجا بریم شما که پــی حقــوق بشــرید به کجــای این دروغا دلخوشید روز روشــن جلوی چشم همه مثل آب خوردن آدم می کشید حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه دشمن اگه دشمن تر از پیشـه تکلیفمون روشن شده این راه با لاله هــا روشــن تر از پیشـه حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه دشمن اگه دشمن تر از پیشـه تکلیفمون روشن شده این راه با لاله هــا روشــن تر از پیشـه —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «هم بند» به جرم عاشقی میشه دلو محکوم به زندون کرد ولی یـادت نمی زاره یکی انگار میگه برگرد ملاقاتی خودم بـودم تواین زندون بجز من نیست تو این زندون که من هستم دری از جنس آهن نیست اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی می دونم آخرش روزی به حکم تو رها میشم بـه داد من برس وقتی که محبوس الدعا می شم میشه هق هق شد وبارید می شه آزاد شد با تو خدا هم توی این زندون یه روز می گیره دستـاتو اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «فرمانده» شکوه آسمـــون ، خواب شهـــابا فقط تو چشــم تو تعبیر می شن تو که فرمانده باشی توی دستات تمـوم سنگ ها سجیل می شن تو مثل اون پرستـــویی که از کوچ بـرای چنـــد فصلی جا می مونه تو مثل اون پرســـتویی کــــه آخر خـودش رو تا قبیلش می رسونه اسیر پیله هم باشه مهم نیست کـــه پــروانه یــه روز پــر درمیـاره دل هر کی یه جایی مونده باشه از اونجــــا عاقبــــت سر در میاره واسه رفتن به این مهمونی انگار باید پرپرشـــــه ســـر تا پا تن تو میــون شعلــــه ابراهیـــم بودی چه جشنــی بود جشن رفتن تو مثــــــل تــو راهــــی کرببلاییــم هنـــــوز یـــاد محـرم مونده با ما اگه دشمــــن تــو رو از ما گرفته هنـوز خــط مقــدم مـــونده با ما چقدر با رفتــــن تو گــــریه کردند همــونا کــه دنیاشــون تو بودی به کی دلخوش کنندوقتی که نیستی یتیمـــایی که باباشون تو بودی پرستـــــوی روزای کوچ عاشـــق چـــه با آرامـــش از اینجا پریدی تو از جـــام شهادت مست بودی شهادت رو تو لب تشنه چشیدی دلت پیـــش خـــدا آروم گرفتـــه که تا زندست دنیا زنده باشـــی تموم سنگ ها سجیل می شن تا اون روزی که تو فرمانده باشی —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «زینت آسمون» باز امشب از تب تو شها تاب می خورم باز از فرات خشــــک لبت آب می خورم باز از نسیــم کرببــلا مسـت می شوم میسوزم و سیاهی یک دست میشوم آقـــــــا شروع من تویی به نام اسمت مـــولا تمـــــوم آدمــــا غــــلام اسمت وقتــــــی کشیــــدی دستتو رو سرم شــــــدم گــــــــدای دور حـــــــرم تو می دونی که مــــن یه رو سیاهم عشقـم ، همه ی دلخوشیم همینه چشـــــــام یـــــه روز اینـــــو ببینـــــه عـــزیــز فاطمـــــه دادی پنـــاهـــــم بمیــــــرم آقــــــا کفــــــن نـــــداری چــــــرا تــو ســر در بــــدن نــداری؟! تــــو زینـــــت اهــــل آســـمـــونی حـــــالا چـــرا پیــــرهـــن نــداری؟! مــــــــن از تــــو دل نمــــی کنـــــم آقــــام اگــــــه قـــابــــل بـــدونــی اگـــــــــه میـــــــون عــــاشقـــات ایـــن دل مـــــا رو دل بــــدونـی مــــن از تـــــو دل نمــــــی بـــــرم مگـــه می شـــه از تــو جدا شـد؟! مگه می شــــه دل بـــه تـــو داد و بــــی خیــــال کـــربـــلا شـــد؟! تــمـــوم زنــدگیمــــــــو مــــــن مــــدیـــون دستـــــای تــو هستم نمـــی دونـــم چـــه جــوری شد نــدیــده مـــن دل بـــه تـو بستم ولـــی بــــدون هــر جــا باشــم نشــون نــوکــــریـــت بـــاهــــامــه تــمـــوم عـــــــالـــم بــدونـــــه هـــرجــا بـــاشــــم حسیــــن آقامه —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «مکر شیطان» به این آتش برس هیزم مهیا کن، مهیاتر مهیا کن ولی خورشید محشر نیز در راه است بسوزان و تماشا کن شهادت پوشی ما را اذان آه ما آتش زده طومار عصیان را مسلمانان، مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید به یک دریای واحد می رسند این رودها روزی بسوز ای سعی باطل آخر این ماجرا با ماست هلا ای از درون ویران، ببین آبادی ما را سل الانوار هل لازلت یا شیطان نعسانا (از این روشنایی های برآمده بپرس؛ آیا هنوز در خواب هستی ای شیطان؟) —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «تیتراژ دوم برنامه ماه عسل» حس خوبی ، داره امشب ،دلمو تا حرمت میکشونه —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «تیتراژ اول برنامه ماه عسل» دستمو بگیر نزار اشتباه برم جز در خونت تو بگو کجا برم بی قرارتم ای همه قرار من تو بی کسی هام عشق تو تبار من عشق اول و اخر من سایه ی تو رو سر من ای همه ی باور من ای کس و کارم به تو مدیونم به نگات به همه عاشق کشی هات می ذاره دل سر به هوات تا تو رو دارم جای تو توی دل شکستس اسمت کلید همه ی درای بستس وقتی دلم از زندگی سیره یاد تو مرهم واسه ی دلای خستس من سرگردون و ببین اشکای پنهون و ببین غربت مهمون و ببین تو پناهم باش دستای خالیم و ببین بی پر و بالیم و ببین گرفته حالیم و ببین تکیه گاهم باش —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «تحریم» از این دریا اگه یه قطره کم شه خیال کردی اگه آبو ببندی؟ طبس، اروند، خرمشهر، کارون نه با یک گل بهاری میشه اینجا منو از آخر بازی نترسون —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «برنامه دیروز امروز فردا» به این عکسها ،خیره شو خیره شو به اون روزهای پر از خاطره نخواه گرمی خوابه چشم کسی بزاره که بیداری یادت بره یه باری از امروز،رو دوشته که واسش یه عمره زمین میخوری همه منتظر تا ببینن کجا تو از جاده ی عشق، دل میبری! ولی ایستادن ، فقط کار ماست ما که قصمون،قصه ی خواب نیست بیا دل به دریا بزن،شک نکن سرانجام این رود ،مرداب نیست یه باری از امروز،رو دوشته که واسش یه عمره زمین میخوری همه منتظر تا ببینن کجا تو از جاده ی عشق، دل میبری! ولی ایستادن ، فقط کاره ماست ما که قصمون،قصه ی خواب نیست بیا دل به دریا بزن،شک نکن سرانجام این رود ،مرداب نیست —————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «آرمیتا» حسابش رفته از دستم که امروز دُرُسچن روزه نیستی دیگه پیشم دُرُس چن روزه دور از چشم مامان با قاب عکس تو هم گریه میشم دُرُس چن روزه که عطر سلام ت نپیچیده یه بارم توی خونه که رو لبخند تو، تو قاب عکست میریزه اشکای من دونه دونه کدوم دستی تو رو از من جدا کرد؟ الهی که…الهی که بمیره مامان میگه دعاهام مستجابه مامان میگه که آه من میگیره همه میگن که این کارا همیشه کار روباه پیره، کار گرگه توی نقاشیام رنگش سیاهه همه میگن یه شیطون بزرگه باباغصه نخور، این درد دل بود توی نقاشیام فردا قشنگه نگهدار تا همیشه خندههاتو بدون فردای آرمیتا قشنگه بارگذاری مجددبرچسبها: حامد, زمانی, جواننده, حامد زمانی, خواننده انقلابی, فول آلبوم, متن آهنگ, کلیپ آهنگ, آهنگ حامد زمانی, [ شنبه 10 اسفند 1392
] [ 20:7 ] [ سید مهدی حسینی ] دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * السلام ای وادی کرببلا السلام ای سرزمین پر بلا السلام ای جلوه گاه ذوالمنن السلام ای کشته های بی کفن * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی می شدیم در رکاب تو فدایی می شدیم السلام علیک یا ابا عبدالله … * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بقیه در ادامه مطلب بارگذاری مجددبرچسبها: جملات, زیبا و تاثیر گذار, امام حسین, فرارسیدن محرم, پیامک محرمی, اس ام اس, پیامک امام حسینی, ادامه مطلب: [ شنبه 10 اسفند 1392
] [ 19:44 ] [ سید مهدی حسینی ] قسمت آخر مختار نامه و صحنه شهادت مختار با کیفیت و حجم مناسب حجم : 40 مگابایت مدت : 47:00 بارگذاری مجددبرچسبها: قسمت, آخر, مختار, مختار نامه, پرواز, قسمت پرواز, شهادت, مرگ مختار, شهادت مختار, قسمت آخر مختار نامه, [ چهار شنبه 7 اسفند 1392
] [ 16:44 ] [ سید مهدی حسینی ] [ یک شنبه 4 اسفند 1392
] [ 17:52 ] [ سید مهدی حسینی ] حجم : 8 مگابایت مدت : 02:50 بارگذاری مجددبرچسبها: روز عاشورا, استاد فرشچیان, اثر, رابطه کلیپ با نقاشی, [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 19:30 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 19:27 ] [ سید مهدی حسینی ] کلیپ فوق العاده زیبا و تاثیر گذار نماز ظهر عاشورا در سریال مختار نامه
حجم : 11 مگابایت مدت : 02:44 بارگذاری مجدد [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 19:20 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 19:15 ] [ سید مهدی حسینی ] حجم : 10 مگابایت مدت : 2:40 بارگذاری مجددبرچسبها: صحنه ماندگار, روز عاشورا, کلیپ زیبا از مختار نامه, مختار, [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 19:11 ] [ سید مهدی حسینی ] حجم : 33 مگابایت بارگذاری مجددبرچسبها: شهادت, حضرت عباس, مختار نامه, صحنه حذف شده, چهره حضرت عباس, کلیپ شهادت, آپارات, [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 18:53 ] [ سید مهدی حسینی ] صحنه ی زیبا و تاثیرگذار شهادت حضرت علی اصغر در فیلم مختار نامه با کیفیت بالا
حجم : 9 مگابایت بارگذاری مجددبرچسبها: شهادت, حضرت, علی اصغر, مختارنامه, کیفیت بالا, [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 18:26 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 18:11 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 18:9 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 18:3 ] [ سید مهدی حسینی ] سلام آقا بازم این دل بیقراره/ دوباره این چشما شوق بارون داره ...
حجم : 32 مگابایت بارگذاری مجددبرچسبها: فیلم حامد زمانی, دلتنگم آقا, سلام آقا, درباره محرم, امام حسین, این دل بی قراره, شوق بارون داره, [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 17:55 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 17:50 ] [ سید مهدی حسینی ] [ شنبه 3 اسفند 1392
] [ 17:41 ] [ سید مهدی حسینی ] [ جمعه 2 اسفند 1392
] [ 17:20 ] [ سید مهدی حسینی ] moisrex با سلام و احترامبا عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز که به وبلاگ من سر زدید و مرا واقعا خوش حال کردید و امیدوارم با نظر دادن خود مرا در بهتر کردن وبلاگ لبیک یا حسین ییاری کنید اگه واستون مشکل نیست یه نظر قشنگ واسم بذارید. اگه ممکن است برای استفاده بهتر از وبلاگ با مرورگر گوگل کروم استفاده کنید. www.moharam-92.loxblog.com [ جمعه 2 اسفند 1392
] [ 14:40 ] [ سید مهدی حسینی ] [ جمعه 2 اسفند 1392
] [ 14:31 ] [ سید مهدی حسینی ]
ابر برچسب
مداحی , امام حسین , دانلود , میثم مطیعی , کلیپ , شهادت , کربلا , محرم 92 , مطالب زیبا , عاشورا , نماهنگ , رهبر , حاج میثم مطیعی , محرم , امام خامنه ای ,
|
|
|