ابزار منو ثابت

احادیث ناب از امام حسین (ع)
نويسندگان
لوگوي ما

لبيک يا حسين

جديدترين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لبیک یا حسین و آدرس moharam-92.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 278
بازدید کل : 434463
تعداد مطالب : 66
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


Untitled 1 onvan

لبیک یا حسین

تماس با ما
<-- No right Click by www.1abzar.com --->
روزشمار محرم عاشورا
زیارت عاشورا پخش زنده حرم
ساعت فلش مذهبی دانشنامه عاشورا حدیث موضوعی
پیج رنک گوگل ساعت فلش مذهبی

لبيک يا حسين

روزشمار غدیر حدیث موضوعی انتخاب این صفحه به عنون صفحه خانگی خود

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
چاپ این صفحه
لبیک یا حسین
لبیک یا حسین
لبیک یا حسین
لبیک یا حسین

انسانها بنده ي دنيا هستند... دين داران واقعي را هنگام بلا بشناسيد

قال َحُسَيْنِ بن علىّ(عليه السلام): النّاسُ عَبيدُالدُّنْيا، وَ الدّينُ لَعِبٌ عَلى ألْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّيّانُونَ.

حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمود: افراد جامعه بنده و تابع دنيا هستند و مذهب، بازيچه زبانشان گرديده است و براى إمرار معاش خود، دين را محور قرار داده اند ـ و سنگ اسلام را به سينه مى زنند ـ .

پس اگر بلائى (همانند خطر ـ مقام و رياست، جان، مال، فرزند و موقعيّت، ... ـ )انسان را تهديد كند، خواهى ديد كه دين داران واقعى كمياب خواهند شد.

محجّة البيضاء: ج 4، ص 228، بحارالأنوار: ج 75، ص 116، ح 2.

 

از تفاوت ها و نشانه هاي مومن و منافق

قال َحُسَيْنِ بن علىّ(عليه السلام): إنَّ الْمُؤْمِنَ لا يُسىءُ وَ لا يَعْتَذِرُ، وَ الْمُنافِقُ كُلَّ يَوْم يُسىءُ وَ يَعْتَذِرُ.

ضمن فرمايشى حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمود:: همانا شخص مؤمن خلاف و كار زشت انجام نمى دهد و عذرخواهى هم نمى كند. ولى فرد منافق هر روز مرتكب خلاف و كارهاى زشت مى گردد و هميشه عذرخواهى مى نمايد.

 تحف العقول: ص 179، بحارالأنوار: ج 75، ص 119، ح 2.

بقیه در ادامه مطلب

بارگذاری مجدد
ادامه مطلب:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393 ] [ 14:8 ] [ سید مهدی حسینی ]

 دانلود

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: کلیپ مذهبی, کلیپ زیبای مذهبی, کلیپ عاشورا تا ظهور,
[ دو شنبه 11 فروردين 1393 ] [ 13:32 ] [ سید مهدی حسینی ]

حامد زمانی (تحریم)

دانلود

 

 

کلیپ شهید احمدی روشن با آهنگ راز روشن حامد زمانی

دانلود

 

 

تیتراژ ابتدایی شناسنامه (حامد زمانی )

دانلود

 

 

گزینه های روی میز خواننده حامد زمانی

دانلود

 

 

چشم مجنون - حامد زمانی

دانلود

 

 

ویدیوی مرگ بر امریکا از حامد زمانی

دانلود

 

 

ربنا با صدای حامد زمانی

دانلود

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: حامد زمانی, آهنگ حامد زمانی, جدید ترین آهنگ, جدید ترین آهنگ حتامد زمانی, سید مهدی حسینی, لبیک یا حسین, کلیپ آهنگ حامد زمانی, آهنگ مرگ بر آمریکا حامد زمانی, آهنگفرمانده, آهنگ گزینه های روی میز, آهنگ چشم مجنون حامد زمانی, وبلاگ هواداران حامد زمانی, آهنگ زیبای ربنا با صدای حامد زمانی, دانلود, دانلود آهنگودانلود آهنگ حامد زمانی, دانلود جدید ترین آهنگ های حامد زمانی, دانلود جدیدترین آهنگ ها,
[ دو شنبه 4 فروردين 1393 ] [ 9:52 ] [ سید مهدی حسینی ]

{کلیپ های فوق العاده زیبا و تاثیر گذار از مداحی حاج میثم مطیعی در محرم سال 1392}

 

روضه حضرت مادر با نوای میثم مطیعی

دانلود

 

 

فاطمه فاطمه فاطمه جان(سلام الله علیها) - میثم مطیعی

دانلود

بقیه کلیپ ها در ادامه مطلب

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: دانلود, کلیپ, میثم مطیعی, مداحی, محرم92, ایام فاطمیه, کلیپ مداحی میثم مطیعی در محرم 92, نماهنگ,
ادامه مطلب:
[ شنبه 2 فروردين 1393 ] [ 13:56 ] [ سید مهدی حسینی ]

چرا دنباله امامان بعد از امام حسين(عليه السلام) از فرزندان و خاندان امام حسن(عليه السلام) شروع نشده ؟

 

 آیا امامت ارثى است؟ اگر ارثى نیست، چگونه از امام حسین(ع) به بعد، امامت به فرزندان ایشان یکى پس از دیگرى رسیده است؟

 

 شهادت امام حسین(ع) عمل اختیاری بود یا مقدّر شده بود؟

 

 آيا عمامه، شمشير و اسب امام حسين(ع) همان عمامه و شمشير و اسب پيامبر بود؟ توضيح دهيد.

و پاسخ به چند سوال دیگر در ادامه مطلب

 

 

 

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: پاسخ, شبهات, عاشورا, پاسخ به سوالات عاشورا, پاسخ به شبهات عاشورا, وبلاگ لبیک یا حسین,
ادامه مطلب:
[ پنج شنبه 15 اسفند 1392 ] [ 11:49 ] [ سید مهدی حسینی ]
[ چهار شنبه 14 اسفند 1392 ] [ 22:21 ] [ سید مهدی حسینی ]

{چهل داستان و چهل حدیث از امام حسین (ع)}

 

پيشگفتار
به نام هستى بخش جهان آفرين
شكر و سپاس بى منتها، خداى بزرگ را، كه ما را از امّت مرحومه قرار داد و به صراط مستقيم ، ولايت اهل بيت عصمت و طهارت صلوات اللّه عليهم اجمعين هدايت نمود.
بهترين تحيّت و درود بر روان پاك پيامبر عاليقدر اسلام صلّى اللّه عليه و آله ، و بر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام ، مخصوصا سوّمين خليفه بر حقّش ، امام أ باعبداللّه ، حسين ، سيدالشّهداء عليه السّلام .
و لعن و نفرين بر دشمنان و مخالفان اهل بيت رسالت كه در حقيقت دشمنان خدا و قرآن هستند.
مجموعه نوشتارى كه در اختيار شما خواننده گرامى قرار دارد برگرفته شده است از زندگى سراسر آموزنده دوّمين سبط اكبر، يكى از دو زينت بخش عرش الهى ؛ پنجمين معصوم و سوّمين نور هدايت و امامت كه پيغمبر اسلام جدّ بزرگوارش صلّى اللّه عليه و آله ، در شاءن و عظمت او فرمود:
حسين عليه السّلام زينت بخش آسمان ها و زمين است ، همچنين بر عرش الهى مكتوب است : حسين چراغ روشنائى بخش و هدايت گر مى باشد؛ و كشتى نجات از گرداب هاى خطرناك خواهد بود.
و صدها آيه قرآن ، حديث قدسى و روايت كه در منقبت و عظمت آن امام مظلوم ، سرا پا ايمان و تقوا، با سندهاى بسيار متعدّد وجود دارد كه در كتاب هاى مختلف وارد شده است .
و اين نوشتار گوشه اى از قطرات اقيانوس بى كران وجود جامع و كامل آن امام همام مى باشد، كه برگزيده و گلچينى است از ده ها كتاب معتبر(1)؛ در جهت هاى مختلف : عقيدتى ، سياسى ، فرهنگى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى ، اخلاقى ، تربيتى و... .
باشد كه اين ذرّه دلنشين و لذّت بخش مورد استفاده و إ فاده عموم مخصوصا جوانان عزيز قرار گيرد.
و ذخيره اى باشد ((لِيَوم لايَنفَع مال وَ لا بَنون إ لاّ مَن اءتَى اللّه بِقَلب سَليم لى وَلِوالِدَيّ و لِمَن لَه عليّ حَقّ)) انشاء اللّه تعالى .
مؤ لّف
خلاصه حالات پنجمين معصوم ، سوّمين اختر امامت
آن حضرت روز پنج شنبه يا سه شنبه ؛ و بنابر مشهور سوّم شعبان ، سال چهارم هجرى (2) - سالى كه در آن جنگ خندق واقع شد - در شهر مدينه منوّره ديده به جهان گشود.
ولادت آن حضرت دَه ماه و بيست روز بعد از برادرش - امام حسن مجتبى عليه السّلام - رخ داد؛ و شش ماهه به دنيا آمد.(3)
نام : حسين ((صلوات اللّه و سلامه عليه )).(4)
كنيه : ابوعبداللّه ، ابوعلىّ، ابوالشّهداء، ابوالا حرار، ابوالضّيم و... .
أ لقاب : سيّد، مظلوم ، رشيد، عطشان ، طيّب ، وفيّ، زكيّ، مبارك ، قتيل ، شهيد، سبط، سعيد و... .
پدر : امام علىّ بن ابى طالب ، اميرالمؤ منين صلوات اللّه عليه .
مادر : حضرت فاطمه زهراء عليها السّلام .
نقش انگشتر : يكى ((اِنَّ اللّه بالغ امره )) ، و ديگرى ((لا اله الاّ اللّه عدّة للقاءاللّه )) بوده است .
مدّت عمر : آن حضرت حدود شش سال در حيات جدّش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، حدود هفت سال و اندى در حيات مادرش ‍ فاطمه زهراء عليها السّلام ، 37 سال در حيات پدرش اميرالمؤ منين علىّ عليه السّلام ؛ و چهل و هفت سال نيز هم زمان با برادرش امام حسن مجتبى عليه السّلام زندگى و عمر خود را سپرى نمود، كه جمعا عمر با بركت آن حضرت را بين 57 تا 58 سال گفته اند.
فرزندان : در تعداد فرزندان ؛ و نيز اسامى دختران و پسران امام حسين عليه السّلام اختلاف است ، ولى مشهور شش نفر گفته اند.
امامت : حضرت در سنّ 47 سالگى ، پس از شهادت برادرش امام حسن مجتبى عليه السّلام ، روز جمعه ، 28 ماه صفر، سال پنجاهم هجرى قمرى (5) به منصب امامت نائل آمد.
و حدود يازده سال - در زمان حكومت معاويه و فرزندش يزيد - امامت و رهبرى جامعه اسلامى را به عهده داشت .
خروج از مدينه : حضرت شبِ يك شنبه ، 28 رجب ، سال 60 هجرى از شهر مدينه طيّبه به سمت مكّه معظّمه خارج شد؛ و روز جمعه سوّم شعبان همان سال وارد شهر مكّه گرديد.
و چون عدّه اى به سركردگى عمرو بن سعيد از طرف يزيد، به قصد آشوب و كشتار و پايمال نمودن خون حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام وارد شهر مكّه شده بودند، به ناچار حضرت روز هشتم ذى الحجّة - روز تَرْويه - پس از انجام سعى بين صفا و مروه ، كه روز سه شنبه باشد به سوى عراق حركت نمود.
و روز چهارشنبه يا پنج شنبه دوّم محرّم الحرام ، سال 61 هجرى (6) وارد سرزمين كربلاى پربلا گرديد.
كيفيّت شهادت : آن امام مظلوم عليه السّلام ، به دستور يزيد بن معاويه ؛ و با لشكركشى عبيداللّه بن زياد؛ و فرماندهى عمر بن سعد، توسطّ شمر بن ذى الجوشن و خولى بن يزيد و سنان بن انس لعنة اللّه عليهم اجمعين ، با وضعيّتى فجيع و دلخراش در حال تشنگى و غربت به قتل و شهادت رسيد.
زمان شهادت : روز عاشوراى محرّم الحرام ، سال 61 قمرى ، بعد از نماز عصر؛ اين حادثه دلخراش واقع گرديد.
محلّ و چگونگى دفن : در كربلا - در ضلع غربى فرات - در همان قتلگاه خويش ، توسطّ امام سجّاد عليه السّلام ؛ و يارى بنى اسد بدون غسل و كفن ، دفن گرديد.
ثواب زيارت : از حضرت صادق آل محمّد، جعفر بن محمد عليهماالسّلام وارد شده است : هركس كه قبر شريف امام حسين عليه السّلام را با معرفت زيارت كند، خداوند ثواب هزار حجّ مقبول و نيز هزار عمره مقبوله در نامه اعمالش ثبت مى نمايد و تمام گناهانش - غير از حقّالنّاس و... - بخشوده مى گردد.(7)
نماز آن حضرت : دو ركعت است ، در هر ركعت پس از خواندن سوره حمد، بيست و پنج مرتبه سوره توحيد خوانده مى شود، بعد از سلام نماز، تسبيحات حضرت زهراء عليها السّلام گفته مى شود؛ و پس از آن تقاضا و درخواست حوايج مشروعه از درگاه خداوند متعال ، كه ان شاءاللّه تعالى برآورده خواهد شد.
 

 

درخشش پنجمين نور ايزدى
صفيّه ، دختر عبدالمطلّب گويد:
هنگامى كه حسين عليه السّلام تولّد يافت ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى عمّه ! نوزادم را نزد من بياور، كه خداوند او را نظيف و تميز گردانيده است .
هنگامى كه نوزاد را خدمت پيامبر خدا آوردم ، حضرت او را تحويل گرفت ؛ و زبان خود را در دهان نوزاد قرار داد و نوزاد آن را همچون شير و عسل مى مكيد و ميل مى نمود؛ و سپس حضرت رسول در گوش راست نوزادش اذان ؛ و در گوش چپش اقامه گفت .
پس از آن ، جبرئيل عليه السّلام نازل شد و اظهار داشت :اى محمّد! خداوند متعال تو را سلام مى رساند و مى فرمايد: نام اين نوزاد را ((حسين ))، همچون ((شُبير)) فرزند هارون قرار ده .
و روز هفتم ولادت ، حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله براى نوزاد دو گوسفند عقيقه و قربانى نمود، همچنين موهاى سر نوزاد را تراشيد و هم وزن آن به فقراء، نقره صدقه داد و فرمود: در همين روز هفتم سنّت ختنه را جارى كنيد.
امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: زمانى كه حضرت ابا عبداللّه الحسين سلام اللّه عليه تولّد يافت ، خداوند به خازن دوزخ خطاب نمود: به احترام نوزاد محمّد صلّى اللّه عليه و آله آتش را بر أ هلش خاموش گردان ؛ و همچنين به مَلَك مسئول بهشت وحى فرستاد: به جهت نوزاد محمّد صلّى اللّه عليه و آله بهشت را مزيّن گردان ؛ و نيز حورالعين را دستور بده تا خود را بيارايند و زينت بخشند.(9)
قنداق حضرت و شفاى فطرس ملك
مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب اءمالى خود به نقل از امام جعفر صادق صلوات اللّه عليه آورده است :
هنگامى كه حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام تولّد يافت ، خداوند متعال جبرئيل عليه السّلام را ماءمور گردانيد تا به همراه يك هزار ملائكه ير زمين فرود آيند و رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله را بر ولادت نوزادش تبريك و تهنيت گويند.
جبرئيل عليه السّلام هنگام نزول ، عبورش بر جزيره اى افتاد كه فرشته اى به نام فُطرس (10) در آنجا قرار داشت .
و چون فُطرس در انجام وظائف الهى كُندى و سستى كرده بود، بال هايش شكسته و در آن جزيره مدّت هفت سال به عبادت خداوند مشغول گشت تا آن كه امام حسين عليه السّلام تولّد يافت .
وقتى فطرس مَلَك ، متوجّه عبور جبرئيل و همراهانش عليهم السّلام شد، سؤ ال نمود: اى جبرئيل ! كجا مى روى ؟
پاسخ داد: همانا خداوند متعال نعمتى - نوزاد - به محمّد صلّى اللّه عليه و آله عطا كرده است ؛ و مرا جهت ابلاغ سلام و تهنيت بر آن حضرت ماءمور گردانيد.
فُطرس اظهار داشت : اگر امكان دارد، مرا نيز همراه خود ببريد، شايد محمّد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله برايم دعائى كند.
جبرئيل تقاضاى فطرس را پذيرفت و به كمك همراهانش او را نيز با خود آوردند.
امام صادق عليه السّلام افزود: زمانى كه جبرئيل بر پيامبر خدا وارد شد، از طرف خداوند متعال ؛ و نيز از جانب خود به آن حضرت سلام و تبريك و تهنيت گفت ؛ و پس از آن موقعيّت فطرس را به عرض حضرت رسول رساند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به فطرس بگو كه خود را به اين نوزاد بمالد و سپس به مكان اوليّه خود مراجعت كند.
و چون فطرس خود را به قنداقه امام حسين عليه السّلام ماليد، مشكلش برطرف شد، اظهار داشت : اى رسول خدا! امّت تو به زودى اين نوزاد را به قتل خواهد رساند، هركس او را زيارت كند و يا بر او سلام و درود فرستد، در هر كجا و در هر موقعيّتى كه باشد، من براى جبران اين كرامت ، سلام او را به حسين عليه السّلام ابلاغ خواهم كرد.
سپس فُطرس به سمت آسمان عروج كرد.
عيد و لباس بهشتى
ابو عبداللّه نيشابورى در كتاب اءمالى خود به نقل از حضرت علىّ ابن موسى الرّضا عليهماالسّلام آورده است :
در يكى از عيدها كه امام حسن و حسين عليهماالسّلام لباس مرتّبى به تن نداشتند، به مادرشان ، حضرت زهراء عليها السّلام اظهار داشتند: مادرجان ! بچّه هاى مدينه براى عيد لباس نو پوشيده و خود را زينت كرده اند؛ ولى ما چيزى نداريم و برهنه ايم ، چرا ما را لباس نو نمى پوشانى و زينت نمى كنى ؟
حضرت زهراء عليها السّلام فرمود: عزيزانم ! لباس هاى شما نزد خيّاط است ، هرگاه بياورد شما را زينت مى كنم .
لحظات به همين منوال گذشت ، تا آن كه شب عيد فرا رسيد و حسن و حسين باز هم نزد مادرشان آمده و همان سخنان قبل را تكرار نمودند؛ در همين لحظه حضرت فاطمه زهراء عليها السّلام به شدّت غمگين و اندوهناك شد و گريست ؛ و همان جواب قبلى را براى عزيزانش مطرح داشت .
پس چون تاريكى شب فرا رسيد، كوبنده اى درب خانه را كوبيد، حضرت فاطمه زهراء فرمود: كيست ؟
جواب آمد: اى دختر رسول خدا! من خيّاط هستم ، لباس ها را آورده ام ، پس حضرت زهراء عليها السّلام درب را گشود؛ و آن گاه دستمال بسته اى را تحويل گرفت و داخل منزل آمد.
هنگامى كه آن دستمال بسته را باز كرد، دو پيراهن ، دو شلوار، دو رداء، دو عمامه و دو جفت كفش سياه منگوله دار در آن مشاهده نمود.
خوشحال و شادمان گشت ؛ و به نزد حسن و حسين آمد؛ و عزيزانش را از خواب بيدار نمود و لباس هاى عيد را به ايشان پوشاند.
در همين لحظه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، وارد منزل شد و چون حَسَنين را با آن وضعيّت مشاهده نمود، آن ها را در آغوش گرفت و بوسيد؛ و سپس به دخت گراميش فاطمه زهراء خطاب كرد و اظهار داشت : دخترم ! خيّاط را ديدى ؟
حضرت فاطمه عليها السّلام پاسخ داد: بلى ، او را ديدم .
حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى دخترم ! او خيّاط نبود بلكه خزينه دار بهشت بود.
حضرت فاطمه عليها السّلام سؤ ال نمود: چه كسى شما را از اين موضوع آگاه نمود؟
حضرت رسول در پاسخ فرمود: او پيش از آن كه به آسمان عروج نمايد، نزد من آمد و مرا از اين جريان آگاه نمود.(11)
بچّه آهو و بى طاقتى ملائكه
روزى امام حسن مجتبى عليه السّلام در كنار حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله ايستاده بود، كه يك شكارچى در حالى كه بچّه آهوئى را به همراه داشت وارد شد؛ و اظهار داشت : يا رسول اللّه ! من اين بچّه آهو را شكار كرده ام و آن را براى فرزندانت حسن و حسين عليهماالسّلام هديه آورده ام .
حضرت آن بچّه آهو را قبول نمود و به امام حسن مجتبى عليه السّلام داد و براى شكارچى دعاى خير نمود.
و پس از ساعتى حسين عليه السّلام آمد؛ و چون ديد برادرش با بچّه آهوئى سرگرم بازى است گفت : آن را از كجا آورده اى ؟
جواب داد: جدّم رسول اللّه آن را به من داد.
امام حسين عليه السّلام سريع به سوى جدّش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روانه شد و اظهار داشت : چرا به برادرم بچّه آهو داده اى و به من نمى دهى ؟!
و مرتّب اين سخن را تكرار مى نمود و حضرت رسول نيز او را با ملاطفت و مهربانى دلدارى مى داد، تا آن كه حسين عليه السّلام مشغول گريه شد.
ناگاه جلوى مسجد سر و صدائى به پا شد، هنگامى كه مشاهده كردند، ديدند كه گرگى آهوئى را به همراه بچّه اش آورده است .
همين كه نزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله رسيدند، آهو با زبان فصيح ، به عربى لب به سخن گشود و گفت : يا رسول اللّه ! من داراى دو بچّه شيرخواره بودم ، يكى از آن ها را شكارچى گرفت و براى شما آورد؛ و اين بچّه برايم باقى ماند و خوشحال بودم .
و هنگامى كه مشغول شيردادنش بودم صدائى شنيدم كه مى گفت :
زود باش ! با سرعت بچّه ات را نزد پيامبر خدا بِبَر، چون حسين عليه السّلام با حالت گريه درخواست آن را دارد؛ و تا قبل از آن كه اشك بر گونه هايش جارى گردد، خودت را با بچّه ات بايد آن جا رسانى ؛ وگرنه اين گرگ تو و بچّه ات را نابود مى كند.
و سپس گفت : يا رسول اللّه ! من مسافت زيادى را با سرعت آمده ام و خدا را شكر مى گويم كه پيش از جارى شدن اشك بر صورت مبارك فرزندت حسين خود را به اينجا رسانده ام .
در اين هنگام صداى تكبير از جمعيّت بلند شد؛ و حضرت براى آهو دعا نمود و بچّه اش را تحويل حسين عليه السّلام داد؛ و آن را نزد مادرش حضرت زهراء عليها السّلام آورد و همگى شادمان گرديدند.(12)
بزرگوارى و گذشت و اهميّت صلح
طبق آنچه تاريخ ‌نويسان آورده اند:
در دوران كودكى ، روزى بين امام حسين عليه السّلام و برادرش ، محمّد حنفيّه مشاجره و نزاعى به وجود آمد؛ و محمّد حنفيّه به سوى منزل خود رهسپار گشت ، نامه اى به اين مضمون - پس از حمد و ثناى الهى - براى امام حسين عليه السّلام نوشت و فرستاد:
اى برادر، حسين ! به قدرى شرافت و منزلت تو بسيار است كه من به آن مرحله نخواهم رسيد.
فضل و بزرگوارى تو را من هرگز درك نخواهم كرد؛ ولى پدر من و تو، علىّ عليه السّلام است كه هيچ كدام ما بر او فضيلت و برترى نداريم .
و امّا مادر من از بنى حنفيّه و مادر تو فاطمه ، دختر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ، مى باشد كه چنانچه تمامى موجودات روى زمين پر از مثل مادر من باشد، هرگز به مقام و منزلت مادر تو دست نخواهند يافت .
برادرم ! چنانچه نامه مرا خواندى ، لباس و كفش خود را بپوش و به نزد من بيا و مرا راضى گردان ؛ و مواظب باش كه من در يك چنين فضيلتى بر تو سبقت نگيرم كه تو در آن سزاوارترى .
وقتى كه نامه به دست امام حسين عليه السّلام رسيد و آن را قرائت نمود، با سرعت به سوى برادرش حركت كرد و او را از خويش راضى و خوشحال گرداند.(13)
همچنين مرحوم فيض كاشانى در كتاب خود آورده است :
در دوران كودكى حَسَنَين عليهماالسّلام ، بين آن دو نزاعى واقع شد، يكى از اصحاب از اين جريان اطّلاع يافت ، به حسين عليه السّلام پيشنهاد داد كه برادرت از تو بزرگ تر مى باشد و سزوار است تو بر او وارد شوى و صلح نمائيد.
حسين عليه السّلام فرمود: از جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، شنيدم كه فرمود: چنانچه بين دو نفر نزاعى واقع شود؛ و يك نفر از ايشان در رضايت خواهى و صلح پيشقدم گردد، همانا او قبل از ديگرى وارد بهشت خواهد شد.
و سپس افزود: و من دوست ندارم كه در اين امر از برادر بزرگترم سبقت گيرم ؛ و چون اين خبر به برادرش ، امام حسن عليه السّلام رسيد سريع نزد وى آمد.(14)
بخشش ، همراه با تعليم و تربيت
در كتاب مقتل آل الرّسول حكايت شده است :
روزى يك نفر عرب بيابان نشين به محضر مبارك حضرت اباعبداللّه الحسين عليه السّلام شرفياب شد و اظهار داشت :
اى پسر رسول خدا! من ديه كامله اى را تضمين كرده ام ؛ وليكن از پرداخت آن ناتوانم ، با خود گفتم : بهتر است نزد بخشنده ترين و بزرگوارترين افراد برسم و از او تقاضاى كمك نمايم ؛ و از شما اهل بيت رسالت گرامى تر و بخشنده تر نيافتم .
حضرت فرمود: اى برادر عرب ! من از تو سه مطلب را سؤ ال مى كنم ، چنانچه يكى از آن ها را جواب دهى ، يك سوّم ديه را مى پردازم .
و اگر دوتاى آن سؤ ال ها را پاسخ صحيح گفتى ، دوسوّم آن را خواهم پرداخت ؛ و در صورتى كه هر سه مسئله را پاسخ درست دادى ، تمام ديه و بدهى تو را پرداخت مى نمايم .
اءعرابى گفت : ياابن رسول اللّه ! آيا شخصيّتى چون شما كه اهل فضل و كمال هستى از همانند من بيابان نشين سؤ ال مى كند؟!
حضرت فرمود: از جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: نيكى و احسانى را كه به ديگرى مى كنى ، بايستى به مقدار شناخت و معرفت آن شخص ‍ باشد.
اعرابى عرضه داشت : پس آنچه دوست دارى سؤ ال فرما، چنانچه توانستم پاسخ مى دهم ؛ وگرنه از شما مى آموزم ، و در همه امور از خداوند متعال كمك و يارى مى طلبم .
حضرت سؤ ال نمود: كدام كارها اءفضل اءعمال است ؟
اءعرابى پاسخ داد: همانا ايمان و اعتقاد به خداوند سبحان ، اءفضل اءعمال و برترين كارها است .
حضرت فرمود: راه نجات از هلاكت چگونه است ؟
اعرابى در جواب گفت : توكّل و اعتماد بر خداوند متعال ، بهترين وسيله نجات و رستگارى است .
سوّمين سؤ ال اين بود: چه چيز موجب زينت مرد خواهد بود؟
اعرابى در پاسخ اظهار داشت : علم و دانشى كه همراه با صبر و شكيبائى باشد.
سپس امام حسين عليه السّلام اظهار نمود: چنانچه براى انسان اشتباهى رخ دهد؟
اعرابى گفت : مال و ثروتى كه همراه با مروّت و وجدان باشد.
و پس از آن حضرت فرمود: چنانچه باز هم اشتباه كند؟
اعرابى اظهار داشت : تنها راه نجات او اين است ، كه صاعقه اى از آسمان فرود آيد و او را بسوزاند و نابودش كند.
حضرت در اين لحظه تبسّمى نمود و هميانى را جلوى اءعرابى قرار داد كه در آن مقدار هزار دينار بود؛ و همچنين انگشترش را كه نگين آن صد درهم ارزش داشت به اعرابى اهداء نمود و فرمود: اى اءعرابى ! اين مبلغ را بابت بدهى خود بپرداز؛ و انگشتر را هزينه زندگى خود كن .
و چون اءعرابى آن هدايا را گرفت ، از حضرت تشكّر و قدردانى كرد و گفت : ((اللّهُ يَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ)) يعنى ؛ خداوند متعال مى داند خلافت و رسالت خود را به چه كسانى واگذار نمايد.(15)
فخر فرزند بر پدر، روى دامان پيامبر عليهم السّلام
روزى رسول خدا به همراه امام علىّ بن ابى طالب صلوات اللّه عليهما در محلّى نشسته بودند، ناگهان حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام ؛ در سنين شش سالگى وارد شد.
پس حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله او را در آغوش گرفت ، و بر پيشانى و لب هايش بوسه زد؛ و وى را بر دامان خويش نشانيد.
وقتى حضرت ابا عبداللّه عليه السّلام روى زانوى جدّش نشست ، اميرالمؤ منين علىّ عليه السّلام اظهار داشت : يا رسول اللّه ! آيا فرزندم ، حسين را دوست دارى ؟
پيامبر خدا پاسخ داد: چگونه او را دوست نداشته باشم ، در حالى كه او پاره تن من مى باشد.
اميرالمؤ منين عليه السّلام سؤ ال نمود: كدام يك از ما دو نفر نزد شما محبوب تر و گرامى تر هستيم ؟
در اين لحظه حضرت ابا عبداللّه عليه السّلام قبل از آن كه جدّش لب به سخن گشايد، اظهار نمود: پدرجان ! هركس شريف تر و مقامى والاتر داشته باشد، نزد جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله محبوب تر خواهد بود.
اميرالمؤ منين عليه السّلام خطاب به فرزندش نمود: اى حسين جان ! آيا بر من - كه پدرت هستم - فخر مى ورزى ؟!
پاسخ داد: بلى ، چنانچه مايل باشى ثابت خواهم كرد.
پس امام علىّ عليه السّلام در برابر فرزندش ، حدود هشتاد فضيلت از فضائل و مناقب خود را بيان نمود؛ و در پايان حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حسين عليه السّلام كرد و فرمود: اى اباعبداللّه ! آنچه را كه از فضائل پدرت شنيدى يك مليونم - و قطره اى از درياى مناقب و - فضائلش نمى باشد.
آن گاه حسين عليه السّلام اظهار داشت : خداوند را شكرگزاريم ، كه ما اهل بيت را بر ديگر خلايقش فضيلت و برترى داده است ؛ و پس از بيان مفصّلى افزود: اى پدر! و اى اميرمؤ منان ! آنچه را كه بيان نمودى صحيح و حقّ است .
بعد از آن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به حسين عليه السّلام فرمود: فرزندم ! اكنون فضائل و مناقب خود را بازگو نما.
حضرت اباعبداللّه اظهار نمود: اى پدر! من حسين فرزند اميرالمؤ منين علىّ بن ابى طالب عليه السّلام هستم ؛ و مادرم فاطمه زهراء عليها السّلام است كه سرور همه زنان جهان مى باشد.
و همچنين جدّم محمّد مصطفى صلّى اللّه عليه و آله ، سيّد و سرور تمام انسان ها خواهد بود؛ و در پيشگاه خداوند مقام وى از هر جهت بر همه موجودات جهان آفرينش برتر و والاتر است .
و شكىّ نيست كه مادرم از مادر شما اءفضل است ؛ و پدرم از پدرت اءشرف و اءفضل مى باشد، و همچنين جدّ من از جدّ شما با شرافت تر و بلكه از همه موجودات عالم افضل است .
سپس افزود: و من در گهواره بودم كه جبرئيل امين آرام بخش و مونس من بود.
و در پايان ، با همان حالتى كه روى زانو و در آغوش جدّش رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله نشسته بود، اظهار نمود: اى پدرجان ، اى علىّ، اى اميرمؤ منان ! شما در نزد خداوند از من افضل هستى ؛ وليكن من از جهت حسب و نسبى كه دارم - يعنى ؛ جدّ و پدر و مادر خود - بر شما فخر و مباهات مى كنم .(16)
كرامت در مجازات
طبق آنچه تاريخ ‌نويسان نگاشته اند:
يكى از پيش خدمتان امام حسين عليه السّلام خلافى مرتكب شد كه مستحقّ عقوبت و تاءديب گشت .
به همين جهت ، حضرت اباعبداللّه الحسين عليه السّلام دستور داد تا نامبرده تاءديب و تنبيه شود.
وليكن پيش از آن كه غلام مجازات شود، خود را به مولايش امام حسين عليه السّلام رساند و عرضه داشت : اى سرورم ! خداوند متعال در قرآن كريم فرموده است : ((وَالْكاظِمينَ الْغَيْظَ)) .
پس حضرت با مشاهده حالت او؛ و شنيدن اين آيه مباركه قرآن تبسّمى نمود و فرمود: او را رها سازيد، من خشم خود را فرو نشاندم .
آن گاه پيش خدمت گفت : ((وَالْعافينَ عَنِ النّاسِ)) .
امام حسين عليه السّلام با شنيدن اين قطعه از آيه شريفه ، خطاب به غلام كرد و اظهار داشت : از تو گذشتم و تو را مورد عفو و بخشش خود قرار دادم .
در اين هنگام ، غلام كرامت و بخششى بيش از اين تقاضا كرد و اظهار داشت : ((وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ)) يعنى ؛ خداوند متعال نيكوكاران و كرامت كنندگان را دوست دارد.
حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام با ديدن حالت غلام و تلاوت آخرين قسمت آيه مباركه قرآن ، فرمود: همانا من تو را به جهت خوشنودى و رضايت خداوند متعال آزاد كردم .
و پس از آن دستور داد تا همچنين هديه اى مناسب ، كه رفع مشكل و نياز غلام كند به وى عطاء گردد.(17)
احتجاج و برخورد با مخالفان
يكى از راويان و تاريخ ‌نويسان آورده است :
پس از آن كه معاويه بر يكى از اصحاب و ياران باوفاى اميرالمؤ منين علىّ عليه السّلام - به نام حُجر بن عدى و اصحابش - دست يافت و آن ها را يكى پس از ديگرى با شكنجه هاى مختلفى به شهادت رساند، عازم مكّه معظّمه شد.
وقتى وارد آنجا شد، حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام را ملاقات كرد و عرضه داشت :
اى أ باعبداللّه ! آيا خبردار شده اى آنچه را نسبت به حُجر بن عدى و دوستان و شيعيان پدرت انجام داده ايم ؟
حضرت اظهار نمود: با آن ها چه كرده ايد؟
معاويه گفت : آن ها را به قتل رسانديم ؛ و سپس آن ها را كفن كرده و نماز بر جنازه هايشان خوانديم و به خاك سپرديم .
امام حسين عليه السّلام تبسّمى نمود و فرمود: همانا آنان خصم و دشمن تو هستند؛ و فرداى قيامت در پيشگاه ربوبى پروردگار شاكى و خصم تو خواهند بود.
وليكن بدان ، چنانچه ما شيعيان و پيروان تو را بكشيم ، نه آن ها را كفن مى كنيم ؛ و نه بر جنازه هايشان نماز مى خوانيم ؛ و نه آن ها را در قبرستان دفن مى كنيم .
و سپس فرمود: اى معاويه ! من تمام جنايات تو را نسبت به پدرم امام علىّ عليه السّلام ؛ و كينه ات را نسبت به خودمان و شيعيان و دوستانمان مى دانم ، اگر چنين باشد كه هست ، بايستى در كار خود تجديد نظر كنى .(18)
همچنين آورده اند:
روزى مروان بن حكم در جمع عدّه اى دهان به ياوه گوئى باز كرد؛ و به امام حسين عليه السّلام گفت : چنانچه نسبتى با فاطمه دختر رسول خدا نمى داشتيد، چگونه و به چه چيز بر ما بنى اميّه افتخار مى كرديد؟
امام حسين عليه السّلام با شنيدن اين سخن ، از جاى خود برخاست و حلقوم مروان را گرفت و فشار داد و عمامه اش را برگردنش پيچيد به طورى كه بى حال وبى هوش روى زمين افتاد.
بعد از آن ، حضرت خطاب به حاضران كرد و فرمود: اى جماعت ! شما را به خدا سوگند مى دهم كه اگر راست مى گويم ، مرا تصديق كنيد: آيا شما در روى زمين نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، شخصى محبوب تر از من و برادرم مى شناسيد؟
و آيا بر روى كره زمين جز من و برادرم ، كسى ديگر را به فرزندى دختر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله مى شناسيد؟
همگى پاسخ دادند: خير، ما هيچ كسى غير از شما دو نفر را نمى شناسيم .
امام حسين عليه السّلام بعد از آن فرمود: و همانا من نيز در تمام زمين ، هيچ ملعونِ فرزند ملعونى را نمى شناسم ، جز مروان و پدرش را كه رانده و تبعيد شده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ؛ و نيز مورد خشم و غضب خداوند بوده و هستند.
و آن گاه خطاب به مروان كرد و فرمود: سوگند به خدا، كه تو و پدرت دشمن ترين افراد براى خدا و رسولش و اهل بيت او مى باشيد.(19)
تعريف و افشاگرى در جمع بزرگان
سُلَيْم بن قيس و ديگر راويان حديث آورده اند:
هنگامى كه خلافت و حكومت به دست معاويه رسيد، از انواع شكنجه ها و جسارت ها نسبت به شيعيان امام علىّ عليه السّلام و ذرارى فاطمه زهراء عليها السّلام هيچ دريغ نمى كرد.
و همچنين دين مقدّس اسلام و احكام الهى و نيز قرآن بازيچه بنى اميّه و بوالهوسان فرصت طلب قرار گرفت ، تا آن كه امام حسن مجتبى عليه السّلام را به شهادت رساندند؛ و هر روز بر مشكلات و مشقّات شيعه ها و سادات به نوعى افزوده مى گشت .
و يك سال پيش از آن كه معاويه به دَرَك واصل شود، حضرت اباعبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه به همراه عبداللّه بن عبّاس و عبداللّه بن جعفر و تنى چند از بنى هاشم از مدينه طيّبه جهت انجام مناسك حجّ عازم مكّه معظّمه گرديدند.
و چون وارد شهر مكّه شدند، دستور داد تا تمام كسانى كه به مكّه آمده بودند، در محلّى گرد هم جمع شوند.
به همين جهت ، با تبعيّت از فرمان امام عليه السّلام تمام افراد، چه آن هائى كه حجّ انجام داده بودند و از احرام خارج شده ، و چه كسانى كه هنوز در حال إ حرام بودند، اعمّ از زن و مرد، خردسال و بزرگسال - كه بيش از هزار نفر بودند - در محلّى تجمّع كرده و اجتماع عظيمى را تشكيل دادن .(20)
سپس حضرت ابا عبداللّه عليه السّلام در جمع ايشان برخاست و پس از حمد و ستايش خداوند متعال ، اظهار نمود:
اين حاكم ستمگر - معاوية بن اءبى سفيان - آنچه از ظلم و تباهى و خون ريزى و فساد كه در توانش بوده ، نسبت به ما و شيعبان ما انجام داده است ؛ و تمامى شماها آگاه و شاهد بر جنايات او بوده ايد.
و بعد از آن افزود: من امروز تصميم دارم در اين جمع عظيم ، مطالبى را بيان نمايم ، و شما را به جلالت و عظمت پروردگار و به حقانيّت رسول گرامى اسلام سوگند مى دهم ، كه چنانچه سخنانم مورد تاءييد و قبول شما گرديد، آن ها را تصديق و تاءييد نمائيد؛ وگرنه مرا تكذيب كنيد.
و پس از آن در فضائل و مناقب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام ، با استفاده از آيات شريفه قرآن و فرمايشات جدّش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، مطالبى چند بيان نمود، كه به بعضى از آن ها اشاره مى شود:
آيا شما مى دانيد كه وقتى پيامبر خدا بين اصحاب و ياران مواخات و برادرى بر قرار نمود، نيز بين علىّ بن ابى طالب و خودش - صيغه - اُخوّت و برادرى را جارى نمود؟
آيا شاهد و گواه هستيد، كه رسول خدا صلوات اللّه عليه تمام درب ها و روزنه هاى مسجد را از طرف خداوند مسدود نمود، به جز درب ورودى امام علىّ عليه السّلام را، كه باز گذاشت ؟
آيا مى دانيد، كه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله به حضرت فاطمه عليها السّلام فرمود: تو را به بهترين فرد از اهل بيتم شوهر دادم ، او قبل از همه ، مسلمان شد؛ و حِلم و بردباريش از ديگران عظيم تر است ؛ و نيز موقعيّت علم و دانش او برتر و والاتر مى باشد؟
آيا شما شاهد بوديد، كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: من سيّد تمام بنى آدم هستم ؛ و برادرم علىّ عليه السّلام سيّد همه عرب ها است ؛ و فاطمه عليها السّلام سيّده زنان اهل بهشت خواهد بود؛ و حسن و حسين عليهماالسّلام پسرانم ، دو سيّد جوانان اهل بهشت مى باشند؟
و همچنين نكاتى پيرامون ولايت و خلافت مطرح كرد، مبنى بر اين كه ولايت در تمامى امور، تنها مخصوص اهل بيت رسالت است و ديگران غاصب مى باشند.
و نيز مواردى از جنايات و منكرات دستگاه حاكمه معاوية بن ابوسفيان را بر شمرد.
و عدّه اى از جمعيّت ، يكايك موارد و مطالب حضرت را با گفتن : (خدايا! صحيح است )، مورد تاءييد قرار مى دادند.
و عدّه اى ديگر با گفتن : (آرى ، صحيح است ، خدايا! آنچه را حسين مى گويد به راستى حقّ است ؛ ما اين مطالب را از رسول خدا شنيده ايم )، و به طور مرتّب سخنان و فرمايشات حضرت را تصديق و تاءييد مى كردند.
سپس در پايان فرمايشات خود افزود:
اكنون كه سخنان مرا شنيديد؛ و دانستيد كه حقّ است ، پيشنهاد مى دهم ، هنگامى كه به شهرها و خانواده هاى خود مراجعت كرديد، گفته هاى مرابراى آن هائى كه مورد اطمينان شما هستند، بازگو كنيد؛ و آنها را به حقايق و مسائل روز آشنا سازيد.(21)
جدا شدن دست مرد از زن در كنار كعبه الهى
امام جعفر صادق عليه السّلام حكايت فرمايد:
روزى در مراسم حجّ و طواف كعبه الهى ، زنى چون ديگر مسلمان ها مشغول طواف كردن بود، در حالتى كه دستش از آستين عبايش بيرون و نمايان بود، كه ناگاه مرد بوالهوسى - كه او نيز مشغول طواف كعبه الهى بود - چشمش به به آن زن افتاد و ديد كه دستش نمايان است ، نزديك او آمد و دست خود را بر روى مُچ دست زن كشيد.
در اين لحظه به قدرت خداوند متعال دست مرد - هوس باز - به دست آن زن - بى مبالات - چسبيده شد؛ و هر چه تلاش كردند نتوانستند دست خود را از يكديگر جدا سازند.
افرادى كه در حال طواف بودند، اطراف اين زن و مرد جمع شدند و هركس به نوعى فعاليّت كرد تا شايد دست هاى اين دو نفر را از يكديگر جدا كنند، ولى سودى نبخشيد؛ و در اثر ازدحام جمعّت ، طواف قطع گرديد.
و بعد از آن كه نااميد گشتند، فقهاء و قضات آمدند و هر يك به شكلى نظريّه اى صادر كرد:
بعضى گفتند: بايد دست زن قطع شود؛ چون دستش را ظاهر گردانيده و سبب فساد و گناه شده است .
و برخى گفتند: بلكه مرد مقصّر است ؛ و بايد دست او قطع گردد.
و چون بين آن ها اختلاف نظر پيدا شد و نتوانستند اين مشكل را حلّ نمايند، به ناچار در جستجوى اءهل بيت و فرزندان رسول خدا صلوات اللّه عليهم اجمعين بر آمدند؛ و سؤ ال كردند كه كدام يك از ايشان در مراسم حجّ مشاركت كرده است ؟
گفته شد: حضرت اءبا عبداللّه الحسين عليه السّلام شب گذشته وارد مكّه شده است ؛ و تنها او مى تواند مشكل گشا باشد، پس شخصى را فرستادند تا امام حسين عليه السّلام را در آن جمع بياورد.
وقتى حضرت ابا عبداللّه عليه السّلام در آن جمع حضور يافت ، اءمير مكّه خطاب به حضرت كرد و گفت : ياابن رسول اللّه ! نظريّه شما درباره اين مرد و زن - تبه كار - چيست ؟
حضرت رو، به جانب كعبه الهى نمود و دست هاى خود را به سمت آسمان بلند كرد و دعائى را زمزمه نمود؛ و چون دعاى حضرت خاتمه يافت دست مرد از زن جدا شد.
امير مكّه پرسيد: اكنون آن ها را چگونه مجازات كنيم ؟
امام حسين عليه السّلام فرمود: ديگر مجازاتى بر آن ها نيست ، (زيرا خداوند توانا آن ها را مجازات نمود).(22)
شناسائى مجرمين در حضور استاندار
مرحوم قطب الدّين راوندى رحمة اللّه عليه و همچنين ديگر علماء به نقل از امام جعفر صادق عليه السّلام حكايت كرده اند:
عدّه اى از دوستان و غلامان حضرت اباعبداللّه الحسين عليه السّلام قصد خروج از شهر مدينه منوّره را داشتند.
امام حسين عليه السّلام به آن ها فرمود: در فلان روز از مدينه خارج نشويد؛ بلكه روز پنج شنبه حركت كنيد و از شهر بيرون رويد.
و سپس افزود: چنانچه مخالفت نمائيد با خطر مواجه خواهيد شد و دزدان راهزن ، راه را بر شما مى بندند و ضمن غارت كردن اموال ، شما را نيز به قتل مى رسانند.
ولى آن ها مخالفت كرده و بر خلاف پيشنهاد امام حسين عليه السّلام از شهر مدينه خارج شدند؛ و عدّه اى از راهزن ها راه را بستند؛ و بر آن ها يورش برده و تمامى آن افراد را كشتند و اموالشان را به غارت بردند.
وقتى امام حسين عليه السّلام از اين جريان آگاه شد، حركت نمود و نزد والى - استاندار - مدينه رفت .
همين كه حضرت وارد شد، والى مدينه قبل از هر سخنى اظهار داشت : يا ابن رسول اللّه ! شنيده ام كه دوستان و غلامان شما را كشته اند و اموال آن ها را به يغما برده اند، اميدوارم كه خداوند به شما و خانواده هايشان صبر و پاداش نيك عطا فرمايد.
امام حسين عليه السّلام به او خطاب كرد و فرمود: چنانچه آن ها را شناسائى و معرّفى كنم ، آيا دست گير و مجازاتشان مى نمائى ؟
والى مدينه گفت : مگر آن ها را مى شناسى ؟
حضرت فرمود: بلى ، آن ها را مى شناسم ، همان طور كه تو را مى شناسم ؛ و سپس به شخصى كه حضور داشت اشاره كرد و فرمود: اين يكى از آن دزدان قاتل مى باشد.
آن شخص بسيار تعجّب كرد و عرضه داشت : يا ابن رسول اللّه ! چگونه تشخيص دادى كه من يكى از آن ها مى باشم ؟!
حضرت فرمود: چنانچه علامت ها و نشانه ها را برايت بيان نمايم ، تاءييد و تصديق مى كنى ؟
جواب داد: بلى ، به خدا سوگند تصديق و تاءييد خواهم كرد.
آن گاه امام حسين عليه السّلام فرمود: فلان وقت تو به همراه دوستانت - فلان و فلانى - از منزل خارج شديد و در بيرون شهر مدينه چنين و چنان كرديد.
و بعد از آن كه امام عليه السّلام تمام نشانى ها و خصوصيّات را يكى پس از ديگرى بيان نمود، استاندار مدينه به آن كسى كه حضرت او را معرّفى نموده بود، خطاب كرد و گفت :
قسم به صاحب اين منبر! چنانچه حقيقت را نگوئى و اعتراف به گناه خويش نكنى ، دستور مى دهم كه تمام گوشت ها و استخوان هاى بدنت را ريز ريز كنند.
پس او در پاسخ گفت : به خدا سوگند، حسين بن علىّ عليه السّلام دروغ نگفته است ؛ بلكه تمام گفته هايش حقيقت و واقعيّت دارد، مثل اين كه آن حضرت شخصا همراه ما بوده است .
بعد از آن والى مدينه دستور داد: تمام متّهمين را إ حضار كردند؛ و يكايك آن ها بدون هيچ گونه تهديدى ، اعتراف و اقرار به قتل و دزدى خويش كردند.
و سپس والى مدينه همه آن ها را محكوم به اعدام كرده و يكايك ايشان را گردن زدند.(23)
آرزوى غلام به واقعيّت پيوست
روزى امام حسين عليه السّلام در جمع عدّه اى از اصحابش حضور يافت و آن ها را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
از نظر من صحّت قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ثابت است كه فرمود: بهترين اعمال و كارها بعد از نماز صبح ، دلى را شاد گرداندن است ، به وسيله آنچه كه سبب گناه نشود.
و سپس افزود: روزى غلامى را ديدم كه با سگى هم غذا بود، وقتى سبب آن را از او پرسيدم ، در پاسخ گفت : اى پسر رسول خدا! من غمناك و ناراحت هستم ، مى خواهم با خوشحال كردن اين سگ ، خودم را شادمان و مسرور گردانم .
سپس در ادامه اظهار داشت : من داراى اربابى يهودى هستم كه آرزو دارم ، شايد بتوانم از او جدا شده و آسوده گردم .
امام حسين عليه السّلام مى فرمايد: من با شنيدن سخنان غلام ، نزد ارباب او آمدم و تصميم گرفتم تا مبلغ دويست دينار به عنوان قيمت غلام تحويل أ ربابش دهم و او را خريدارى نمايم .
پس چون يهودى از تصميم من آگاه شد، اظهار داشت : اى پسر رسول خدا! آن غلام فداى قدمت باد، او را به تو بخشيدم و اين باغ را هم به او بخشيدم ؛ و سپس پول ها را هم نيز برگرداند.
امام حسين عليه السّلام فرمايد: من پول ها را به او پس دادم ؛ و اظهار داشتم : من هم اين پول را به تو مى بخشم .
يهودى گفت : پول ها را پذيرفتم و به غلام بخشيدم .
امام عليه السّلام افزود: من غلام را آزاد كردم و باغ را هم به او بخشيدم ؛ و آن دويست دينار را هم دريافت كرد.
پس همسر يهودى كه شاهد اين جريان بود مسلمان شد و مهريه خود را به شوهرش بخشيد.
و در پايان يهودى چون چنين برخوردى را ديد، گفت : من نيز مسلمان شدم و اين خانه مسكونى را به همسرم بخشيدم .(24)
دو جريان عبرت انگيز و آموزنده
اءُسامه كه يكى از اصحاب پيامبراسلام صلّى اللّه عليه و آله بود؛ و همچنين يكى از كسانى بود كه نسبت به بيعت با امام علىّ عليه السّلام سر باز زد و تخلّف كرد.
روزى سخت مريض شده بود، همان مريضى كه نيز سبب مرگ و فوت وى گرديد.
امام حسين عليه السّلام چون شنيد كه اُسامه مريض شده و در بستر بيمارى افتاده است ، تصميم گرفت تا به عنوان عيادت و ديدار از او به منزلش برود.
وقتى حضرت وارد منزل اُسامه گرديد، كنار بستر او نشست و جوياى احوال وى شد.
اُسامه كه انتظار چنين برخورد محبّت آميزى را از امام نداشت ؛ آهى كشيد و اظهار داشت : يا ابن رسول اللّه ! غم و اندوه بسيارى دارم .
حضرت ابا عبداللّه عليه السّلام به او خطاب كرد و فرمود: مشكل و ناراحتى تو چيست ؟
اُسامه اظهار داشت : قَرْض و بدهى سنگينى بر دوش دارم كه به مقدار شصت <بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: چهل داستان, چهل حدیث, درباره امام حسین(ع),

[ سه شنبه 13 اسفند 1392 ] [ 17:2 ] [ سید مهدی حسینی ]

«زیارت امام حسین (ع) از کلام معصومین»

امام صادق عليه السلام فرمودند:


حضرت فاطمه عليها السلام به كسانى كه از شما به زيارت سيدالشهدا عليه السلام روند نظر فرموده و از خداوند منّان براى ايشان هر خير و خوبى را مسئلت مى‏نمايند، مبادا در رفتن به زيارت آن حضرت بى رغبت باشيد چرا كه خيرى كه در زيارت آن حضرت است بيشتر از آن است كه بتوان احصاء و شمارش نمود.

كامل الزيارات باب 27

 

امام باقر عليه السلام فرمودند:


امر كنيد شيعيان ما را به زيارت قبر حسين ابن على‏عليه السلام چه آنكه زيارت آن حضرت رزق و روزى را زياد و عمر را طولانى كرده و امورى كه بدى و شر را جلب كنند دفع مى‏نمايد.

كامل الزيارات باب 61

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:
كسى كه قبر حسين عليه السلام را زيارت نكند پس از خير كثير محروم مانده و از عمرش يك سال كسر مى‏شود.

كامل الزيارات باب 61 حديث سوّم

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:


رسول اكرم صلى الله عليه وآله خطاب به زوّار امام حسين عليه السلام مى‏فرمايد:

اى مسافرين خدا بشارت باد شما را كه با من در بهشت همراه خواهيد بود.

كامل الزيارات باب 62

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:

پدرم از جدّم نقل كردند كه فرمودند:

كسى كه آن حضرت را صرفاً براى خدا و به قصد قربت زيارت كند خداوند متعال از گناهان رهايش نموده و او را همچون نوزادى كه مادر زاييده قرار مى‏دهد.

كامل الزيارات باب 62

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:

زائر امام حسين عليه السلام در روز قيامت صد نفر كه همگى اهل دوزخ بوده و در دنيا از مسرفين بودند را شفاعت مى‏كند.

كامل الزيارات باب 68


 امام صادق عليه السلام فرمودند:

كسى كه تسبيح تربت امام حسين عليه السلام را همراه داشته باشد خداوند او را ذاكر و تسبيح كننده محسوب كند، گر چه با آن ذكر نگويد.

به نقل از بحار ج 85


 امام صادق عليه السلام فرمودند:

سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره كرده و از بين مى‏برد.
به نقل از مصباح المتهجد

شيخ ديلمى مى‏ فرمايد:

امام صادق عليه السلام براى اظهار خشوع و خضوع نزد خداى تعالى بر غير تربت

امام حسين عليه السلام سجده نمى‏كرد.

به نقل از ارشادالقلوب


 امام صادق عليه السلام فرمودند:
خاك قبر امام حسين عليه السلام شفاى هر دردى است آن تربت بالاترين داروهاست.

به نقل از كامل الزيارات

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:

خاك حرم امام حسين عليه السلام شفاى هر درد و امان از هر ترس است.

به نقل از كامل الزيارات

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:

كام فرزندانتان را به تربت برگيريد كه سبب امنيت و باعث محفوظ ماندن آنهاست.

به نقل از كامل الزيارات

 

امام رضا عليه السلام فرمودند:

چرا وقتى ميّت را دفن مى‏كنيد و سرش را بر خاك مى‏گذاريد در مقابل صورتش و زير سرش مهرى از خاك ( قبر امام حسين عليه السلام ) نمى‏گذاريد؟

به نقل از وسايل ج 2

 

مرحوم سيدابن‏طاووس مى‏ فرمايد:

روايت شده كه:
"گذاشتن تربت همراه ميّت براى او امان است."

به نقل فلاح‏السائل


خداى تبارك و تعالى ؛ بيست و چهار هزار سال پيش از آن كه زمين كعبه را خلق نمايد، زمين كربلا را آفريد و آن را مقدس و مبارك قرار داد.

«برای دانلود مطالب به صورت pdf کلیک کنید»


"تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین"

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: زیارت, امام حسین, کلام, زیارت امام حسین از کلام معصومین,
[ سه شنبه 13 اسفند 1392 ] [ 16:54 ] [ سید مهدی حسینی ]

چرا قبر امام حسين  عليه السّلام  شش گوشه دارد؟

  

پاسخ :

 در ميان اقوال مورخان دربارة چگونگي دفن حضرت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و ياران باوفاي آن حضرت اندك تفاوتي، ديده مي‌شود؛ جهت روشن شدن موضوع به تشريح بعضي از آنها مي‌پردازيم:

الف. مرحوم مفيد پس از ذكر اسامي هفده نفر از شهيدان بني‌هاشم كه همگي از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسين ـ عليه السّلام ـ بودند، مي‌فرمايد: آنان پايين پاي آن حضرت در يك قبر (گودي بزرگ) دفن شدند و هيچ اثري از قبر آنان نيست و فقط زائران با اشاره به زمين در طرف پاي امام ـ عليه السّلام ـ آنان را زيارت مي‌كنند و علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ (علي اكبر) از جملة آنان است، برخي گفته‌اند: محل دفن علي اكبر نسبت به قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ نزديك‌ترين محل است.[1]

ب. و نيز مي‌گويد: ‌پس از بازگشت عمر بن سعد از كربلا، جماعتي از بني‌اسد كه در غاضريه سكونت داشتند، آمده و بر پيكر امام حسين ـ عليه السّلام ـ و يارانش نماز گذاردند و آن حضرت را همان جايي كه الآن قبر اوست دفن كردند و علي ابن الحسين (علي اكبر) ـ عليه السّلام ـ را در پايين پاي پدر به خاك سپردند، سپس براي ديگر شهيدان از اهل بيت و اصحاب، حفيره‌اي كندند و همة آنان را در آن حفيره به صورت دسته جمعي دفن كردند و عباس بن علي ـ عليه السّلام ـ را در راه غاضريّه، در همان محلي كه به شهادت رسيد و اكنون قبر اوست به خاك سپردند.[2]

ج. در بعضي از روايات آمده است: امام سجاد ـ عليه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولايت) به كربلا آمد و بني‌اسد را سرگردان يافت، چون كه ميان سرها و بدن‌ها جدايي افتاده بود و آنها راهي براي شناخت نداشتند، امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ از تصميم خود براي دفن شهيدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وي معانقه كرد و با صداي بلند گريست، سپس به سويي رفت و با كنار زدن مقداري كمي خاك قبري آماده ظاهر شد، به تنهايي پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من كسي هست كه مرا كمك كند و بعد از هموار كردن قبر، روي آن نوشت: «هذا قبر الحسين بن علي بن ابي طالب الّذي قتلوه عطشاناً غريباً»؛ اين قبر حسين بن علي بن ابي طالب است، آن حسيني كه او را با لب تشنه و غريبانه كشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمويش عباس ـ عليه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نيز به تنهايي به خاك سپرد.

سپس به بني‌اسد دستور داد تا دو حفره آماده كنند، در يكي از آنها بني‌هاشم و در ديگري ساير شهيدان را به خاك سپردند، نزديك‌ترين شهيدان به امام حسين ـ عليه السّلام ـ فرزندش علي اكبر ـ عليه السّلام ـ است؛[3] امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اينباره به عبدالله بن حمّاد بصري فرموده است: امام حسين ـ عليه السّلام ـ را غريبانه كشتند، بر او مي‌گريد كسي كه او را زيارت كند غمگين مي‌شود و كسي كه نمي‌تواند او را زيارت كند دلش مي‌سوزد براي كسي كه قبر پسرش را در پايين پايش مشاهده كند.[4]

گر چه بعضي از مطالب در كيفيت به خاك سپاري امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اين كه چه كسي امام حسين ـ عليه السّلام ـ را دفن كرده، در اين نقل‌ها متفاوت است، ولي از مجموع آنها يك نكته قابل استفاده است كه به عنوادن نتيجه ارائه مي‌گردد و آن اين كه: قبر علي اكبر ـ عليه السّلام ـ در پايين پاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ قرار دارد.

نتيجه: بنابراين مي‌توان ادعا كرد كه ضريح كوچكي كه بر ضريح حضرت سيدالشهدا ـ عليه السّلام ـ متصل است و در طرف پايين پاي آن حضرت قرار دارد و از مجموع دو ضريح يك ضريح شش گوشه درست شده به احترام علي اكبر ـ عليه السّلام ـ و به نام آن حضرت است.

عبدالرّزاق حسني ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ را چنين توصيف كرده است:

«ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ عبارت است از: يك بلندي (صندوق مانند) چوبي كه به عاج زينت شده و روي آن دو مشبك[5] قرار دارد،‌ مشبك داخلي از فولاد گران قيمت و مشبك خارجي از نقرة‌ روشن سفيد است... به مشبك خارجي مشبك ديگري بدون اين كه مانعي بين آن دو باشد، متصل است و فقط از هر طرف به اندازة ‌يك متر كوتاه‌تر از مشبك خارجي متعلق به امام حسين ـ عليه السّلام ـ است و زير آن مشبّك قبر علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ است كه همراه پدر در يك روز شهيد شده و در كنار پدر دفن گرديده است.[6]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. الارشاد، شيخ مفيد.

2. مقتل الحسين، عبدالرزاق موسوي مقدم.

3. موجز تاريخ البلدان العرافيه، عبدالرزاق حسني.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مفيد، الارشاد، سلسلة مؤلفات شيخ مفيد، دار المفيد للطباعة و النصر و التوزيع، ج11، صص 125 ـ 126، جزء 2.

[2] . مفيد، همان، ص 114؛ خليلي، ‌جعفر، موسوعة العتبات المقدسه قم-كربلا، بيروت، منشورات مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، 1407 ق، ص 73، جزء8.

[3] . عبدالرزاق الموسوي، المقرم، مقتل الحسين ـ عليه السّلام ـ ، تهران، قسم الدراسات الاسلاميه، مؤسسه البعثة، ص320 ـ 321.

[4] . قمي، جعفر بن محمد، ابن قولويه، كامل الزيارات، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، 1417 ق، صص 537 ـ 538، المقرم، همان، ص321.

[5] . هر چيز سوراخ، سوراخ پنجره مانند را مشبك ‌گويند.

[6] . خليلي، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، قسم كربلا، جزء 8، بيروت، منشورات مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، ص 182، به نقل از حسني، عبدالرزاق، موجز تاريخ البلدان العراقيّه.

 

تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین

www.moharam-92.loxblog.com

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: چرا قبر امام حسین, شش گوشه, قبر شش گوشه, قبر امام حسین,
[ سه شنبه 13 اسفند 1392 ] [ 16:46 ] [ سید مهدی حسینی ]

روزشمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا

 

قصر بنی مقاتل... چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری

* گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.

* حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:«پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»

حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:

پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.

نینوا ( و کربلا)... پنج شنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 نینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام(ع) برای اقامت در محل مناسبتری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سئوال فرمود؛ تا نام کربلا را در جواب شنید، گریست و فرمود:« پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست. و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.» سپس اصحاب امام(ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند. سپاه حرّ نیز در ناحیه ی دیگری در مقابل امام اردو زدند.

 حضرت(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. سپس فرمود:« خدایا! ما را از حرم جدّمان راندند، و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«.

 عبیدالله بن زیاد نامه ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: خبر ورود تو به کربلا رسید. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام. امام(ع) فرمود: این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است.

 امام حسین(ع) چون نامه ی ابن زیاد را خواند، فرمود:

رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی مردم را با غضب پروردگار خریدند.(خشنودی مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)

کربلا....جمعه سوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کار(داوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن) بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.

* عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:« مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!» عمر بن سعد تا از پیام امام(ع) مطلع گشت، گفت:«امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!»

 سخن امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا

مردم بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن بر زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش اید، دینداران بسیار اندک می شوند.

کربلا....شنبه چهارم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 عبیدالله بن زیاد در مسجد کوفه مردم را چنین خطاب کرد:

«ای مردم! خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنها را چنان که می خواستید یافتید! و یزید را می شناسید که دارای رفتار و روشی نیکوست که به زیردستان احسان می کند و بخشش های او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی تقسیم نمایم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم». سپس دستور داد در تمام شهر ندا کنند و مردم را برای جنگ آماده ی حرکت سازند.

 شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار جنگجو، یزید بن رکاب با دوهزار جنگجو، حصین بن نمیر با چهار هزار جنگجو، مضایر بن رهینه با سه هزار جنگجو، و نصر بن حرشه با دوهزار جنگجو برای جنگ با حسین(ع) اعلام آمادگی کرده و حرکت به سوی کربلا را آغاز کردند.

 امام در پاسخ قیس بن اشعث که سفارش به بیعت با یزید می کرد، فرمود:

« نه به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمی گذارم و مانند بردگان از صحنه ی جنگ با آنان فرار نمی کنم.

کربلا....یکشنبه پنجم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد می پیوندند. نوشته اند: شیث بن ربعی با هزار سوار به سوی کربلا روان شد.

 عبیدالله عده ای را مأموریت داد تا در مسیر کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری حسین(ع) از کوفه خارج می شوند، جلوگیری کنند.

 چون گروهی از مردم می دانستند که جنگ با امام حسین(ع) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است، در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می کردند. نوشته اند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می کردند.

از سخنان امام حسین(ع) با سپاه دشمن

« هیهات ما تن به ذلت نخواهیم داد. خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت و خواری را نپسندیدند. دامنهای پاکی که ما را پرورده است و سرهای پرشور و مردان غیرتمند هرگز فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند.

کربلا....دوشنبه ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام تا هر روز وضعیت را به من گزارش کنند.

 حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفه ای از بنی سعد که در آن نزدیکی ها زندگی می کردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. حسین گفت:« لا حول و لا قوه الا بالله»

 نامه امام از کربلا به برادرش محمد بن حنفیه و بنی هاشم

« مثل این که دنیا اصلاً وجود نداشته(اینگونه دنیا بی ارزش و نابود شدنی است) و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست.

کربلا....سه شنبه هفتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند.

عمر بن سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره ای آب به امام(ع) نرسد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد! عمر بن سعد 500 سوار را در کنار شریعه ی فرات مستقر کرد. یکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به خدا سوگند که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی!

حضرت فرمود:« خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت.

 امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد

بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی( همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی(حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد.

کربلا....چهارشنبه هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد، امام(ع) برادرش عباس را به همراه عده ای شبانه حرکت داد. آنها با یک برنامه ی حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خیمه ها برگشتند.

 ملاقات امام(ع) با عمرسعد:

حضرت فرمود:« ای پسر سعد! ایا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» حضرت فرمود:« تو را چه می شود؟ خدا جان تو را به زودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد...گمان می کنی که به حکومت ری و گرگان خواهی رسید؟ به خدا سوگند چنین نیست و به آرزویت نخواهی رسید.»

 عبیدالله طی نامه ای عمر بن سعد را تهدید به عزل و برکناری کرده، می گوید:« اگر از فرمان من سر باز زنی، مسئولیت لشکر را به شمر بن ذی الجوشن واگذار خواهم کرد.»

 سخن امام حسین(ع) با یارانش

« ای بزرگ زادگان! صبر پیشه کنید که مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن می رساند.

کربلا....پنج شنبه نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

شمر خود را به خیام امام(ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندان ام البنین، می گوید:« برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم.» آنها متفقاً گفتند:« خدا تو را و امان نامه ی تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر نداشته باشد؟»

 امام حسین(ع) توسط حضرت عباس(ع) از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت می گیرد.

 حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف، - که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باشد- و یاران امام(ع) در آنجا مستقر بودند. این تدبیر امام(ع) برای اصحاب بسیار سودمند بود.

 گروهی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام می پیوندند.

 سخن امام(ع) خطاب به دشمن:

« وای بر شما! چه زیانی می برید اگر سخن مرا بشنوید؟! من شما را به راه راست می خوانم، اما شما از همه ی فرامین من سر باز می زنید و سخن مرا گوش نمی دهید، چرا که شکمهای شما از مال حرام پر شده و بر دلهای شما مهر شقاوت زده شده است.

کربلا....دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 امام (ع) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفت:« ...خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه ی خود سازید.«

 حضرت(ع)، «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش حضرت عباس سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون می فرمود:« دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم.» عمر بن سعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت:« گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمر بن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین(ع) را نشانه رفتند. امام(ع) فرمود:« یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ(شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد.» در حمله ی اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند.

امام حسین(ع) که یکه و تنها مانده بود، نگاهی به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا می کرد. حضرت(ع) برای وداع آخرین به سوی خیام آمد، آنگاه در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود در برابر دشمن قرار گرفت و جنگ نمود. دشمن از هر طرف وی را محاصره نمود. ناگاه تیری سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالی که نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرش بود، نقش بر زمین شد و روح مبارکش به ملکوت اعلی پیوست، اما شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد. 

برای دریافت کامل فایل به صورت pdf بر روی گزینه دانلود کلیک کنید (دانلود)

برای دانلود پاورپوینت زیبا درباره دلائل وقوع حادثه کربلا بر روی گزینه دانلود کلیک کنید (دانلود)

تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین

 

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: روز شمار, وقایع, کربلا, امام حسین,
[ سه شنبه 13 اسفند 1392 ] [ 16:44 ] [ سید مهدی حسینی ]

+ افزایش اندازه | + کاهش اندازه

زیارت عاشورا

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّین

سلام بر تو اى ابا عبداللّه، سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند آقاى اوصیاء

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان، سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشتگانت نگرفتى


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ

سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز

یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام

و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ

و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان

وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها

و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند

بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم

بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان

یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ

اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت

وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ

و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را

وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ

خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پیکار با تو

بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ

پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را

وَ اَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ

و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله

اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ

خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت


یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ

اى اباعبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه و حسن


وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَیْکُمْ

شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بیزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت

وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَشْیاعِکُمْو

و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما

بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ

بیزارى جویم بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى دوستان شما

وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ

و به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى از یاران و پیروانشان

اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ

من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد

فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ

و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را

اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ

به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت

وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْکُمْ

و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق] که از شما (خاندان) است

وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَه

و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید ، که عطا کند به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده

وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ

براستى چه مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد

اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد

فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ

خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو براى همیشه


وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ

و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات اللّه علیه

اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ [الاْلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَ الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا

خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم

وَ اَیّامِ حَیاتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ

و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد

پس مى گویى صد مرتبه:

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ

خدایا لعنت کن نخستین ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد

اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً

خدایا لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را

پس مى گویى صد مرتبه:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین

پس مى گویى:

اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ

خدایا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ

خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت

پس به سجده مى روى و مى گویى:

اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى

خدایا مخصوص تو است ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ

خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام.

برای دانلود این فایل به صورت pdf کلیک کنید

برای دانلود نرم افزار زیارت عاشورا مخصوص اندروید کلیک کنید (رمز فایل : www.doostiha.ir )

برای دانلود نرم افزار زیارت عاشورا مخصوص جاوا کلیک کنید (رمز فایل : www.doostiha.ir )

برای دانلود نرم افزار زیارت عاشورا مخصوص رایانه کلیک کنید

 

تهیه شده توسط:وبلاگ لبیک یا حسین

www.moharam-92.loxblog.com

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: زیارت عاشورا, امام حسین, به همراه ترجمه, نرم افزار زیارت عاشورا, نرم افزار برای اندروید, برای رایانه, برای جاوا, اندروید, جاوا, نرم افزار مذهبی, زیارت عاشورا, عاشورا, زیارت عاشورا به همراه ترجمه, نرم افزار زارت عاشورا, نرم افزار اندروید زیارت عاشورا,
[ سه شنبه 13 اسفند 1392 ] [ 16:41 ] [ سید مهدی حسینی ]

صلوات خاصه امام حسین (ع)

از جمله اعمال در حرم امام حسین علیه السّلام صلوات فرستادن بر آن حضرت است. روایت شده: پشت سر نزد کتف شریف آن حضرت می ‏ایستى و بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و امام حسین علیه السّلام صلوات می ‏فرستى.سیّد ابن طاووس در کتاب‏ «مصباح الزائر»در ضمن یکى از زیارات این صلوات را بر آن حضرت نقل کرده است:


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ صَلاةً نَامِیَةً زَاکِیَةً مُبَارَکَةً یَصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لا یَنْفَدُ آخِرُهَا أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْإِمَامِ الشَّهِیدِ الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ وَ السَّیِّدِ الْقَائِدِ وَ الْعَابِدِ الزَّاهِدِ الْوَصِیِّ الْخَلِیفَةِ الْإِمَامِ الصِّدِّیقِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ الْمُبَارَکِ وَ الرَّضِیِّ الْمَرْضِیِّ وَ التَّقِیِّ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ الزَّاهِدِ الذَّائِدِ الْمُجَاهِدِ الْعَالِمِ إِمَامِ الْهُدَى سِبْطِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ صلى الله علیه و آله و سلم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ کَمَا عَمِلَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ بَالَغَ فِی رِضْوَانِکَ وَ أَقْبَلَ عَلَى إِیمَانِکَ غَیْرَ قَابِلٍ فِیکَ عُذْرا سِرّا وَ عَلانِیَةً یَدْعُو الْعِبَادَ إِلَیْکَ وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ وَ قَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ،


خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و درود فرست بر حسین ستم کشیده و شهید و کشته اشکها و دچار گرفتیاریها، درودى فزاینده، پاکیزه، بابرکت،درحالی ‏که آغازش بالا رود و انجامش سپرى نشود، برترى‏ درودى که بر یکى از فرزندان پیامبران و رسولان فرستادى، اى پروردگار جهانیان.خدایا درود فرست بر امام، شهید، کشته، ستم کشیده، بی ‏یار،آقا، پیشوا، عابد، زاهد، جانشین، خلیفه، امام راستی ‏پیشه، پاک، پاکیزه، طیّب، با برکت،خدا از او خشنود، پسندیده‏ حق، پرهیزگار، هدایت‏گر، راه‏یافته، زاهد،مدافع دین، جهادگر، عالم، پیشواى هدایت، فرزندزاده‏ رسول، نور چشم بتول، درود و سلام خدا بر او و خاندانش.خدایا بر آقا و مولاى من درود فرست چنانچه به اطاعتت عمل کرد و از معصیتت نهى فرمود و در راه خشنودی ‏ات کوشید و بر ایمانت روى‏ آورد،بی ‏آنکه درباره تو پذیرنده بهانه‏ اى باشد،چه در پنهان و چه در آشکار، بندگان را به جانب تو می ‏خواند و به سوى تو دلالت می ‏نماید و پیش روى تو قیام کرد،


یَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوَابِ وَ یُحْیِی السُّنَّةَ بِالْکِتَابِ فَعَاشَ فِی رِضْوَانِکَ مَکْدُودا وَ مَضَى عَلَى طَاعَتِکَ وَ فِی أَوْلِیَائِکَ مَکْدُوحا وَ قَضَى إِلَیْکَ مَفْقُودا لَمْ یَعْصِکَ فِی لَیْلٍ وَ لا نَهَارٍ بَلْ جَاهَدَ فِیکَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکُفَّارَ اللَّهُمَّ فَاجْزِهِ خَیْرَ جَزَاءِ الصَّادِقِینَ الْأَبْرَارِ وَ ضَاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ وَ لِقَاتِلِیهِ الْعِقَابَ فَقَدْ قَاتَلَ کَرِیما وَ قُتِلَ مَظْلُوما وَ مَضَى مَرْحُوما یَقُولُ أَنَا ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّدٍ وَ ابْنُ مَنْ زَکَّى وَ عَبَدَ فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ قَتَلُوهُ عَلَى الْإِیمَانِ وَ أَطَاعُوا فِی قَتْلِهِ الشَّیْطَانَ وَ لَمْ یُرَاقِبُوا فِیهِ الرَّحْمَنَ.

ستم را ویران می ‏کند با درستى و روش پیامبر را زنده می ‏کند با قرآن، پس با مشقّت و سختى در خشنودی ‏ات زندگى کرد و بر طاعتت و در زمره اولیایت،در حال رنج و ناراحتى از دنیا گذشت و چون عزیزى گم‏گشته به تو جان داد تو را معصیت نکرد نه در شبى و نه در روزى، بلکه در راه تو با منافقان و کافران جنگید.خدایا جزایش ده، بهترین جزاى صادقان نیکوکار و عذاب را بر منافقان و کافران و کشنده‏گان او دوچندان کن. به راستى جوانمردانه‏ پیکار کرد و مظلومانه کشته شد و غرق در رحمت خدا درگذشت، درحالی ‏که می ‏گفت:منم فرزند رسول خدا محمّد و فرزند کسی ‏که پاک پرورید و بندگى کرد، پس او را دانسته و به عمد کشتند، آرى بر حال ایمان او را کشتند و در کشتنش از شیطان اطاعت کردند و درباره او خداى رحمن را ملاحظه ننمودند.


اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ صَلاةً تَرْفَعُ بِهَا ذِکْرَهُ وَ تُظْهِرُ بِهَا أَمْرَهُ وَ تُعَجِّلُ بِهَا نَصْرَهُ وَ اخْصُصْهُ بِأَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضَائِلِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ زِدْهُ شَرَفا فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ وَ بَلِّغْهُ أَعْلَى شَرَفِ الْمُکَرَّمِینَ وَ ارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِکَ فِی شَرَفِ الْمُقَرَّبِینَ فِی الرَّفِیعِ الْأَعْلَى وَ بَلِّغْهُ الْوَسِیلَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الْجَلِیلَةَ وَ الْفَضْلَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الْکَرَامَةَ الْجَزِیلَةَ اللَّهُمَّ فَاجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ مَا جَازَیْتَ إِمَاما عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ صَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ کُلَّمَا ذُکِرَ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلایَ أَدْخِلْنِی فِی حِزْبِکَ وَ زُمْرَتِکَ وَ اسْتَوْهِبْنِی مِنْ رَبِّکَ وَ رَبِّی فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ جَاها وَ قَدْرا وَ مَنْزِلَةً رَفِیعَةً ،


خدایا پس بر آقا و مولایم درود فرست،درودى که یادش را با آن بلند گردانى‏ و امرش را با آن آشکار نمایى،و پیروزى‏اش را با آن شتاب ورزى و او را در روز قیامت به برترین اقسام فضایل خاصش گردان‏ و در بلندترین درجات شرفش را بیفزا و او را به عالى‏ترین مقام ارجمندان برسان و بالا بر او را از شرف رحمتت‏ در شرف مقرّبان در مقام رفیع برتر و او را به وسیله،و منزلت بزرگ و برترى‏ و فضیلت و کرامت برجسته برسان.خدایا او را از جانب ما جزا ده،به برترین پاداشى که به پیشوایى از طرف رعیتش داده‏اى و بر آقا و مولاى من درود فرست، هرگاه که یاد شود،و هر زمان که یاد نشود، اى آقاى و مولاى من، مرا در حزب و گروهت وارد کن و بخششم را از پروردگارت و پروردگام بخواه، زیرا تو را در پیشگاه خدا آبرو و قدر و منزلت بلند است،


إِنْ سَأَلْتَ أُعْطِیتَ وَ إِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ اللَّهَ اللَّهَ فِی عَبْدِکَ وَ مَوْلاکَ لا تُخَلِّنِی عِنْدَ الشَّدَائِدِ وَ الْأَهْوَالِ لِسُوءِ عَمَلِی وَ قَبِیحِ فِعْلِی وَ عَظِیمِ جُرْمِی فَإِنَّکَ أَمَلِی وَ رَجَائِی وَ ثِقَتِی وَ مُعْتَمَدِی وَ وَسِیلَتِی إِلَى اللَّهِ رَبِّی وَ رَبِّکَ لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ بِوَسِیلَةٍ هِیَ أَعْظَمُ حَقّا وَ لا أَوْجَبُ حُرْمَةً وَ لا أَجَلُّ قَدْرا عِنْدَهُ مِنْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ لا خَلَّفَنِیَ اللَّهُ عَنْکُمْ بِذُنُوبِی وَ جَمَعَنِی وَ إِیَّاکُمْ فِی جَنَّةِ عَدْنٍ الَّتِی أَعَدَّهَا لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ إِنَّهُ خَیْرُ الْغَافِرِینَ وَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ أَبْلِغْ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ تَحِیَّةً کَثِیرَةً وَ سَلاما وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ السَّلامَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ وَ صَلِّ عَلَیْهِ کُلَّمَا ذُکِرَ السَّلامُ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.


اگر بخواهى عطا شوى و اگر شفاعت کنى شفاعتت پذیرفته شود، خدا را خدا را درباره بنده و دوستدارت، هنگام سختیها و هراسها رهایم مکن آن هم به خاطر بدى کارم و زشتى کردارم و بزرگى جرمم‏ که تو آرزو و امید و تکیه‏ گاه و محل اعتماد منى و وسیله من به درگاه خدا پروردگارم و پروردگار تو تویى، توسّل ‏کنندگان‏ به درگاه خدا متوسّل نشدند نزد او، به وسیله ‏اى از نظر حق بزرگتر و از جهت حرمت لازم‏تر و از حیث مقام برجسته ‏تر از شما اهل بیت،خدا به خاطر گناهانم مرا از شما محروم نکند و میان من و شما را در بهشت عدن که براى شما و دوستانتان آماده نموده جمع کند، او بهترین آمرزندگان و مهربان‏ترین مهربانان است.خدایا به آقا و مولایم تحیّت و سلام بسیار برسان،و از جانب او سلام بسیار به ما بازگردان،که تو بخشنده و کریمى و بر او درود فرست، هر زمان که سلام یاد شود،و هر زمان که یاد نشود، اى پروردگار جهانیان.

«برای دانلود صلوات خاصه امام حسین (ع) به صورت فایل pdf کلیک کنید»

«برای دانلود فایل صوتی صلوات خاصه امام حسین (ع) کلیک کنید»

 

تهیه شده توسط : وبلاگ لبیک یا حسین

www.moharam-92.loxblog.com

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: صلوات خاصه امام حسین,
[ سه شنبه 13 اسفند 1392 ] [ 16:33 ] [ سید مهدی حسینی ]
 
 

 

 

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: متن وبلاگ به صورت متحرک, احادیث امام حسین, سخنان ناب امام حسین, احادیث متحرک, متن متحرک, آدرس وبلاگ به صورت متحرک, ,
[ یک شنبه 11 اسفند 1398 ] [ 16:26 ] [ سید مهدی حسینی ]

                                                                                        

بارگذاری مجدد
[ یک شنبه 11 اسفند 1398 ] [ 16:5 ] [ سید مهدی حسینی ]

 

متن آهنگ های زیبای حامد زمانی

—————————————————————————————————————————–
متن ترانه آهنگ «حضرت مهتاب»

نه مثل ساره ای و مریم ، نه مثل آسیه و حوا
فقط شبیه خودت هستی ، فقط شبیه خودت زهرا

اگر شبیه کسی باشی شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه تطهیری شبیه سوره اعطینا

شناسنامه تو صبح است پدر تبسم و مادر نور
سلام ما به تو ای باران، درود ما به تو ای دریا

کبود شعله ور آبی سپیده طلعت مهتابی
به خون نشستن تو امروز به گل نشستن تو فردا

بگیرآب و وضویی کن به چشمه سار فدک امشب
نماز عشق بخوان فردا به سمت قبله ی عاشورا

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «زیبایی عشق»

مــاه اگــه نــــور خـــدا رو بگیـــره               تــا همیشـــه زینـــت آســمونــه

مــاه اگـــه کـــه خودنمــایی نکنه               همیشه روشن و کامل می مونه

کاش ستـــاره ی نجیــب آسمون               گــــره روســـــری شــو وا نکنـــه

کاشکــی هیــچ گلی برای دلبری              عطــــرشـــو حـــراج دنیـــا نکنـــه

تــــوی بــــازار کســــاد روشـــنی              کســی خورشیـدو کنـار نمی زنه

هر کی میرسه به زیبایی عشــق              دیگه زیبایـــی شـــو جار نمی زنه

دنیا نیـرنگه و رنگــــه بازی هـــاش             چشـــم نـــداره رنـگ عشقو ببینه

تو ولــی آئینـــه ای و حیفـــه کـــه              روی آئیــنــــه غـــبــاری بشیــنــه

آی گــــل محمـــدی کـاش بدونی              چـــه قشنگـــه جامـه ی حیای تو

تــــو دلـــت دریـــایـــی از محبتـــه              دنیـــا خیلـــی کوچیکـــه بــرای تو

آی گـــل محمــــدی کــاش بدونی              دنیـــا تشنـــه ی نجابتـــت شــده

طعنـــه ها مشتــی حباب روی آب             تـــازه وقــت استقـــامتــت شــده

تــــوی بــــازار کســــاد روشـــنـی              کســی خورشیـدو کنـار نمی زنه

هر کی میرسه به زیبایی عشــق              دیگه زیبایـــی شـــو جار نمی زنه

دنیا نیــرنگ و رنگـــه بازی هـــاش             چشـــم نــداره رنـگ عشقو ببینه

تو ولــی آئینـــه ای و حیفــه کـــه              روی آئیــنـــه غـــبــاری بشیــنــه

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «متلاشی»

داری از تو متلاشی میشی
مثل وقتی که نباشی میشی
مثل اونی که شکستی میشی
بدتر از اینی که هستی میشی
مثل دریا متلاطم میشی
یه پریشونی دائم میشی
وقتی از دست همه گریونی
پشت اشکای کی قایم میشی
نگاه کن رسم دنیارو
تو اون پایین من این بالا
چه دردایی بهم دادی
چه زجرایی ، ولی حالا
به حرفم میرسی اما
تو روزایی که داغونی
به من فکر می کنی اما
دیگه دیره پشیمونی
شکستنهای امروزت همش محصول دیروزه
زدی تو گوش من رفتی هنوزم جاش میسوزه
نه موندن چاره ی من شد نه رفتن شرط آزادی
تو جایه آسمون بودن به من بازم قفس دادی
هنوزم دوستت دارم ، هنوزم تو دلم هستی
هنوزم راه تو بازه ، با اینکه راهمو بستی
واسه ترمیمه دردامون خودت پاشو یه کاری کن
واسه رد کردن پاییز دلامونو بهاری کن
نگاه کن رسم دنیارو
تو اون پایین من این بالا
چه دردایی بهم دادی
چه زجرایی ، ولی حالا
به حرفم میرسی اما
تو روزایی که داغونی
به من فکر می کنی اما
دیگه دیره پشیمونی

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «پرواز»

خودشون تبر می کوبن به درخت

خودشـون رازقـی پـرپـر می کنن

ما اگه یه ســـاقه رو هرس کنیم

گوش اهـل عالمــو کــر می کنن

حـــق زندگـــی نـــداره انگـــاری

هر کی می میره برای وطنـــش

تو مـــرامشــون پــرنده مجــرمه

تا بخــواد پر بــزنه می کشنـش

حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه

دشمن اگه دشمن تر از پیشـه

تکلیفمون روشن شده این راه

با لاله هــا روشــن تر از پیشـه

حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه

دشمن اگه دشمن تر از پیشـه

تکلیفمون روشن شده این راه

با لاله هــا روشــن تر از پیشـه

***********.************

سی ساله این در و اون درمیزنن

که یه جای راهو اشتبــاه بریـم

که یه جای قصه خوابمون کنـن

یادمون بره می خوایم کجا بریم

شما که پــی حقــوق بشــرید

به کجــای این دروغا دلخوشید

روز روشــن جلوی چشم همه

مثل آب خوردن آدم می کشید

حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه

دشمن اگه دشمن تر از پیشـه

تکلیفمون روشن شده این راه

با لاله هــا روشــن تر از پیشـه

حــالا دلــم عاشــق تر از قبلــه

دشمن اگه دشمن تر از پیشـه

تکلیفمون روشن شده این راه

با لاله هــا روشــن تر از پیشـه

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «هم بند»

به جرم عاشقی میشه دلو محکوم به زندون کرد

ولی یـادت نمی زاره یکی انگار میگه برگرد

ملاقاتی خودم بـودم تواین زندون بجز من نیست

تو این زندون که من هستم دری از جنس آهن نیست

اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی

اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی

می دونم آخرش روزی به حکم تو رها میشم

بـه داد من برس وقتی که محبوس الدعا می شم

میشه هق هق شد وبارید می شه آزاد شد با تو

خدا هم توی این زندون یه روز می گیره دستـاتو

اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی

اینجایی ، حتی نباشی مگه میشه ازخاطراتم جداشی

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «فرمانده»

شکوه آسمـــون ، خواب شهـــابا                     فقط تو چشــم تو تعبیر می شن

تو که فرمانده باشی توی دستات                    تمـوم سنگ ها سجیل می شن

تو مثل اون پرستـــویی که از کوچ                    بـرای چنـــد فصلی جا می مونه

تو مثل اون پرســـتویی کــــه آخر                    خـودش رو تا قبیلش می رسونه

اسیر پیله هم باشه مهم نیست                   کـــه پــروانه یــه روز پــر درمیـاره

دل هر کی یه جایی مونده باشه                  از اونجــــا عاقبــــت سر در میاره

واسه رفتن به این مهمونی انگار                   باید پرپرشـــــه ســـر تا پا تن تو

میــون شعلــــه ابراهیـــم بودی                   چه جشنــی بود جشن رفتن تو

مثــــــل تــو راهــــی کرببلاییــم                   هنـــــوز یـــاد محـرم مونده با ما

اگه دشمــــن تــو رو از ما گرفته                   هنـوز خــط مقــدم مـــونده با ما

چقدر با رفتــــن تو گــــریه کردند                   همــونا کــه دنیاشــون تو بودی

به کی دلخوش کنندوقتی که نیستی            یتیمـــایی که باباشون تو بودی

پرستـــــوی روزای کوچ عاشـــق                   چـــه با آرامـــش از اینجا پریدی

تو از جـــام شهادت مست بودی                   شهادت رو تو لب تشنه چشیدی

دلت پیـــش خـــدا آروم گرفتـــه                      که تا زندست دنیا زنده باشـــی

تموم سنگ ها سجیل می شن                   تا اون روزی که تو فرمانده باشی

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «زینت آسمون»

باز امشب از تب تو شها تاب می خورم           باز از فرات خشــــک لبت آب می خورم

باز از نسیــم کرببــلا مسـت می شوم           میسوزم و سیاهی یک دست میشوم

آقـــــــا شروع من تویی به نام اسمت            مـــولا تمـــــوم آدمــــا غــــلام اسمت

وقتــــــی کشیــــدی دستتو  رو سرم            شــــــدم   گــــــــدای   دور حـــــــرم

 تو می دونی که مــــن یه رو سیاهم             عشقـم ، همه ی دلخوشیم همینه

چشـــــــام یـــــه روز اینـــــو ببینـــــه             عـــزیــز فاطمـــــه  دادی پنـــاهـــــم

بمیــــــرم آقــــــا  کفــــــن نـــــداری              چــــــرا تــو ســر در بــــدن نــداری؟!

تــــو   زینـــــت اهــــل آســـمـــونی              حـــــالا چـــرا  پیــــرهـــن  نــداری؟!

مــــــــن از تــــو دل نمــــی کنـــــم               آقــــام اگــــــه  قـــابــــل  بـــدونــی

اگـــــــــه  میـــــــون  عــــاشقـــات               ایـــن   دل  مـــــا  رو  دل  بــــدونـی

مــــن از تـــــو دل نمــــــی بـــــرم                مگـــه می شـــه  از  تــو جدا شـد؟!

مگه می شــــه دل  بـــه  تـــو  داد              و  بــــی خیــــال  کـــربـــلا  شـــد؟!

تــمـــوم    زنــدگیمــــــــو  مــــــن                مــــدیـــون  دستـــــای  تــو  هستم

نمـــی دونـــم  چـــه  جــوری  شد               نــدیــده  مـــن  دل  بـــه  تـو  بستم

ولـــی  بــــدون  هــر جــا  باشــم                 نشــون  نــوکــــریـــت  بـــاهــــامــه

تــمـــوم   عـــــــالـــم   بــدونـــــه                 هـــرجــا بـــاشــــم حسیــــن آقامه

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «مکر شیطان»

به این آتش برس هیزم مهیا کن، مهیاتر
گلستانیم ما در آتش نمرود زیباتر

مهیا کن ولی خورشید محشر نیز در راه است
مهیا کن ولی عمر تو کوتاه است کوتاه است

بسوزان  و تماشا کن شهادت پوشی ما را
رقم کی میزند این شعله ها خاموشی ما را

اذان آه ما آتش زده طومار عصیان را
بسوزان تا رساتر بشنوی نام شهیدان را

مسلمانان، مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید
در این بتخانه ابراهیم باشید و تبر گیرید

به یک دریای واحد می رسند این رودها روزی
می‌آید از شبستان مساجد صبح پیروزی

بسوز ای سعی باطل آخر این ماجرا با ماست
تو مکر آخر شیطانی و مکر خدا با ماست

هلا ای از درون ویران، ببین آبادی ما را
بخوان از مشرق حق روشنای صبح فردا را

سل الانوار هل لازلت یا شیطان نعسانا (از این روشنایی های برآمده بپرس؛ آیا هنوز در خواب هستی ای شیطان؟)
لقد عدنا و فینا القلب للعلیاء لهفانا (اینک ما به سمت نور بازگشته ایم و در سینه قلبی است که برای اوج آسمان ها می تپد)
أتی یهفو من الوجد؛ عظیم النهج و القصد (دل ما اینکه به سمت سربلندی در جریان است در مسیری با شکوه و با هدفی بزرگ)
کسیف یخرق الدیجور فی مجلاه ایمانا (همانند شمشیری که با جلایش تاریکی را شکافته و در جلوه اش جاری ایمان است)
و نحن الان فی طول المدی نجری الی الصبح  (و اینک ماییم که در تمام مسیرها به سمت صبح در جریانیم)
لنرسم خطونا فی النور و الآفاق مسرانا (تا گام هایمان را در نور ترسیم کنیم و قدمگاهمان در آسمان ها باشد)
برایات الفدی فی ساحه الایمان اشرقنا (با بیرق های ایثار در ساحت ایمان طلوع کردیم)
لماذا لا ننادی الموت ان الموت احیا (چرا شهادت را به سمت خود نخوانیم چرا که این مرگ ما را جاودانه کرده است)

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «تیتراژ دوم برنامه ماه عسل»

حس خوبی ، داره امشب ،دلمو تا حرمت میکشونه
تو امیری ، به دل من ، کسی جز تو حالمو نمیدونه
میدونم دل ، رو سیاهه، ولی زائر تو بوده همیشه
اگه دستاشو بگیری، یاعلی میگه و از جاش پامیشه
تو میتونی ،که ببخشی ،چیزی از بزرگیات کم نمیشه
عمری این درو اون در زد این دل
به هوایت پر زد این دل
اما نشد…
عمری تویه این سرگردونی ها
اشک ما جاری شد اما
دریا نشد…
یا مولا
یه نگاه کنی تمومه همه غم و دردا
هردم به فدای اسمت ، جونم
همه عمرم مدیونم
مدیون تو…
با تو ، تاسحر بیدارم میمونم
منم امشب رو مهمونم
مهمون تو…
یا مولا
یه نگاه کنی تمومه همه غم و دردا

.

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «تیتراژ اول برنامه ماه عسل»

دستمو بگیر نزار اشتباه برم جز در خونت تو بگو کجا برم

بی قرارتم ای همه قرار من

تو بی کسی هام عشق تو تبار من

عشق اول و اخر من سایه ی تو رو سر من

ای همه ی باور من ای کس و کارم

به تو مدیونم به نگات

به همه عاشق کشی هات

می ذاره دل سر به هوات

تا تو رو دارم

جای تو توی دل شکستس

اسمت کلید همه ی درای بستس

وقتی دلم از زندگی سیره

یاد تو مرهم واسه ی دلای خستس

من سرگردون و ببین

اشکای پنهون و ببین

غربت مهمون و ببین

تو پناهم باش

دستای خالیم و ببین

بی پر و بالیم و ببین

گرفته حالیم و ببین

تکیه گاهم باش

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «تحریم»

از این دریا اگه یه قطره کم شه
به جاش بارون حق سرریز می شه
خیال کردی با قطع چندتا بوته
بهار تبدیل به پاییز می شه؟

خیال کردی اگه آبو ببندی؟
دلامون خشک میشن؟ پیر می شن؟
ما توی قلبمون دریا رو داریم
از اینجا رودها تکثیر می شن

طبس، اروند، خرمشهر، کارون
ظفر، خبیر، طریق القدس، مجنون
می خوام یادت بیاد فهمیده ها رو
که جون دادند مردونه تو میدون

نه با یک گل بهاری میشه اینجا
نه با مرگ یه گل پاییز می شه
از این دریا اگه یه قطره کم شه
بجاش بارون حق سر ریز می شه

منو از آخر بازی نترسون
نگو که عزم ما تسلیم میشه
حالا هی دور ما دیوار پر کن
مگه این عشق هم تحریم میشه؟

.

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «برنامه دیروز امروز فردا»

به این عکسها ،خیره شو خیره شو        به اون روزهای پر از خاطره

نخواه گرمی خوابه چشم کسی           بزاره که بیداری یادت بره

یه باری از امروز،رو دوشته             که واسش یه عمره زمین میخوری

همه منتظر تا ببینن کجا           تو از جاده ی عشق، دل میبری!

ولی ایستادن ، فقط کار ماست           ما که قصمون،قصه ی خواب نیست

بیا دل به دریا بزن،شک نکن         سرانجام این رود ،مرداب نیست

یه باری از امروز،رو دوشته          که واسش یه عمره زمین میخوری

همه منتظر تا ببینن کجا         تو از جاده ی عشق، دل میبری!

ولی ایستادن ، فقط کاره ماست         ما که قصمون،قصه ی خواب نیست

بیا دل به دریا بزن،شک نکن         سرانجام این رود ،مرداب نیست

.

—————————————————————————————————————————–

متن ترانه آهنگ «آرمیتا»

حسابش رفته از دستم که امروز

دُرُسچن روزه نیستی دیگه پیشم

دُرُس چن روزه دور از چشم مامان

با قاب عکس تو هم گریه میشم

دُرُس چن روزه که عطر سلام ت

نپیچیده یه بارم توی خونه

که رو لبخند تو، تو قاب عکست

میریزه اشکای من دونه دونه

کدوم دستی تو رو از من جدا کرد؟

الهی که…الهی که بمیره

مامان میگه دعاهام مستجابه

مامان میگه که آه من میگیره

همه میگن که این کارا همیشه

کار روباه پیره، کار گرگه

توی نقاشیام رنگش سیاهه

همه میگن یه شیطون بزرگه

باباغصه نخور، این درد دل بود

توی نقاشیام فردا قشنگه

نگهدار تا همیشه خنده‌هاتو

بدون فردای آرمیتا قشنگه

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: حامد, زمانی, جواننده, حامد زمانی, خواننده انقلابی, فول آلبوم, متن آهنگ, کلیپ آهنگ, آهنگ حامد زمانی,
[ شنبه 10 اسفند 1392 ] [ 20:7 ] [ سید مهدی حسینی ]

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین

تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بقیه در ادامه مطلب

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: جملات, زیبا و تاثیر گذار, امام حسین, فرارسیدن محرم, پیامک محرمی, اس ام اس, پیامک امام حسینی,
ادامه مطلب:
[ شنبه 10 اسفند 1392 ] [ 19:44 ] [ سید مهدی حسینی ]

قسمت آخر مختار نامه و صحنه شهادت مختار با کیفیت و حجم مناسب

  دانلود

حجم : 40 مگابایت

مدت : 47:00

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: قسمت, آخر, مختار, مختار نامه, پرواز, قسمت پرواز, شهادت, مرگ مختار, شهادت مختار, قسمت آخر مختار نامه,
[ چهار شنبه 7 اسفند 1392 ] [ 16:44 ] [ سید مهدی حسینی ]

 

بارگذاری مجدد
[ یک شنبه 4 اسفند 1392 ] [ 17:52 ] [ سید مهدی حسینی ]

دانلود

حجم : 8 مگابایت

مدت : 02:50

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: روز عاشورا, استاد فرشچیان, اثر, رابطه کلیپ با نقاشی,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 19:30 ] [ سید مهدی حسینی ]

  دانلود

حجم : 20 مگابایت

مدت : 05:00

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: رابطه ابراهیم با حضرت عباس,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 19:27 ] [ سید مهدی حسینی ]

کلیپ فوق العاده زیبا و تاثیر گذار نماز ظهر عاشورا در سریال مختار نامه

 

  دانلود

حجم : 11 مگابایت

مدت : 02:44

بارگذاری مجدد
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 19:20 ] [ سید مهدی حسینی ]

  دانلود

حجم : 1/5 مگابایت

مدت : 00:35

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: ظهر عاشورا, برگشتن ذوالجناح,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 19:15 ] [ سید مهدی حسینی ]

  دانلود

حجم : 10 مگابایت

مدت : 2:40

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: صحنه ماندگار, روز عاشورا, کلیپ زیبا از مختار نامه, مختار,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 19:11 ] [ سید مهدی حسینی ]

  دانلود

حجم : 33 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: شهادت, حضرت عباس, مختار نامه, صحنه حذف شده, چهره حضرت عباس, کلیپ شهادت, آپارات,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 18:53 ] [ سید مهدی حسینی ]

صحنه ی زیبا و تاثیرگذار شهادت حضرت علی اصغر در فیلم مختار نامه با کیفیت بالا

 

  دانلود

حجم : 9 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: شهادت, حضرت, علی اصغر, مختارنامه, کیفیت بالا,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 18:26 ] [ سید مهدی حسینی ]

  دانلود

حجم : 11 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: کلیپی از عکس های محرم, فیلم زیبا درباره محرم,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 18:11 ] [ سید مهدی حسینی ]

 

  دانلود

حجم : 21 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: کلیپ استقبال از محرم 92,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 18:9 ] [ سید مهدی حسینی ]

Image1

 

بارگذاری مجدد
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 18:3 ] [ سید مهدی حسینی ]

نماهنگ دلتنگم آقا با صدای حامد زمانی

سلام آقا بازم این دل بیقراره/ دوباره این چشما شوق بارون داره ...

 

 

  دانلود

حجم : 32 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: فیلم حامد زمانی, دلتنگم آقا, سلام آقا, درباره محرم, امام حسین, این دل بی قراره, شوق بارون داره,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 17:55 ] [ سید مهدی حسینی ]

 

  دانلود

حجم : 57 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: کلیپ, مستند, کربلا, بدون مرز, کربلا بدون مرز, دانلود کلیپ,
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 17:50 ] [ سید مهدی حسینی ]

 

  دانلود

حجم : 6 مگابایت

بارگذاری مجدد
[ شنبه 3 اسفند 1392 ] [ 17:41 ] [ سید مهدی حسینی ]

 

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: اسلایدر, ابزار اسلایدر, عکس مذهبی, عکس امام حسین,
[ جمعه 2 اسفند 1392 ] [ 17:20 ] [ سید مهدی حسینی ]

moisrex

با سلام و احترام

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز که به وبلاگ من سر زدید و مرا واقعا خوش حال کردید و امیدوارم با نظر دادن خود مرا در بهتر کردن وبلاگ لبیک یا حسین ییاری کنید اگه واستون مشکل نیست یه نظر قشنگ واسم بذارید.

اگه ممکن است برای استفاده بهتر از وبلاگ با مرورگر گوگل کروم استفاده کنید.

www.moharam-92.loxblog.com

بارگذاری مجدد
[ جمعه 2 اسفند 1392 ] [ 14:40 ] [ سید مهدی حسینی ]

اندازه متن: خودکار
لبیک یا حسین www.moharam-92.loxblog.com
.
 

کد تغییر اندازه فونت صفحه

بارگذاری مجدد
[ جمعه 2 اسفند 1392 ] [ 14:31 ] [ سید مهدی حسینی ]

دانلود سریال شب دهم

اوایل سالهای حکومت رضاخان، خانواده‌ای قجر و دست شسته از همه حوادث بیرون خانه ، خلوت گزیده و به خاطرات ایام اقتدار قجر دلخوش کرده‌اند. حیدر خوش مرام از لوطیهای یکی از محلات تهران قدیم در پی یک شکست، لاعلاج به سرقت از این خانه می‌آید. آنجا توطئه‌ای در کمین اوست و عشقی جانسوز که در پیش است و شرطی که انجام آن شیربهای این عشق است.

دختر شرط ازدواج را اجرای ده شب تعزیه ده شب اول محرم در ملا عام آن هم در زمانی که تعزیه از طرف حکومت غیرقانونی اعلام شده مشخص میکند.حیدر به اتفاق دوستانش در جهت اجرای این خواسته همت میگمارد .اتفاقاتی که از حیدر شرور ، گوهری ناب میسازد...

 

«شب دهم» به کارگردانی«حسن فتحی» و به تهیه‌کنندگی «حسن بشکوفه» در گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما ساخته شد و در ایام ماه محرم مقارن با نوروز ۸۰ به روی آنتن رفت.

کتایون ریاحی ، رویا تیموریان ، محمود پاک نیت ، حسین یاری ، ثریا قاسمی ، پرویز فلاحی ، حسین آقابیک ، آتش تقی پور ، پرویز پور حسینی ، در این سریال زیبا و تاثیر گذار ایفای نقش میکنند.

 

برای دانلود با کیفیت متوسط  Mp4 از طریق زیر اقدام نمایید(ویژه دانلود با سرعت پایین)

 

دانلود سریال شب دهم قسمت اول با کیفیت متوسط با حجم 98 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت دوم با کیفیت متوسط با حجم 66 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت سوم با کیفیت متوسط با حجم 60 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت چهارم با کیفیت متوسط با حجم 67 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت پنجم با کیفیت متوسط با حجم 81 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت ششم با کیفیت متوسط با حجم 80 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هفتم با کیفیت متوسط با حجم 72 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هشتم با کیفیت متوسط با حجم 56 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت نهم با کیفیت متوسط با حجم 75 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت دهم با کیفیت متوسط با حجم 80 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت یازدهم با کیفیت متوسط با حجم 63 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت دوازدهم با کیفیت متوسط با حجم 72 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت سیزدهم با کیفیت متوسط با حجم 67 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت چهاردهم با کیفیت متوسط با حجم 77 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت پانزدهم با کیفیت متوسط با حجم 75 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت شانزدهم با کیفیت متوسط با حجم 68 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هفدهم با کیفیت متوسط با حجم 75 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هجدهم با کیفیت متوسط با حجم 73 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت نوزدهم با کیفیت متوسط با حجم 74 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت بیستم با کیفیت متوسط با حجم 67 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت بیست و یکم با کیفیت متوسط با حجم 88 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت بیست و دوم با کیفیت متوسط با حجم 74 مگابایت

 دانلود پشت صحنه سریال شب دهم با کیفیت متوسط با حجم 20 مگابایت

 

برای دانلود با کیفیت بالا  Wmv از طریق زیر اقدام نمایید(ویژه دانلود با سرعت بالا)

دانلود سریال شب دهم قسمت اول با کیفیت بالا با حجم 193 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت دوم با کیفیت بالا با حجم 129 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت سوم با کیفیت بالا با حجم 119 مگابایت

دانلود سریال شب دهم قسمت چهارم با کیفیت بالا با حجم 132 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت پنجم با کیفیت بالا با حجم 159 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت ششم با کیفیت بالا با حجم 159 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هفتم با کیفیت بالا با حجم 142 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هشتم با کیفیت بالا با حجم 110 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت نهم با کیفیت بالا با حجم 147 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت دهم با کیفیت بالا با حجم 158 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت یازدهم با کیفیت بالا با حجم 124 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت دوازدهم با کیفیت بالا با حجم 141 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت سیزدهم با کیفیت بالا با حجم 133 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت چهاردهم با کیفیت بالا با حجم 152 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت پانزدهم با کیفیت بالا با حجم 149 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت شانزدهم با کیفیت بالا با حجم 133 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هفدهم با کیفیت بالا با حجم 148 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت هجدهم با کیفیت بالا با حجم 143 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت نوزدهم با کیفیت بالا با حجم 146 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت بیستم با کیفیت بالا با حجم 132 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت بیست و یکم با کیفیت بالا با حجم 173 مگابایت

 دانلود سریال شب دهم قسمت بیست و دوم با کیفیت بالا با حجم 146 مگابایت

 دانلود پشت صحنه سریال شب دهم با کیفیت بالا با حجم 39 مگابایت

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: دانلود سریال شب دهم, دانلود سریال شب دهم قسمت اول, دانلود سریال شب دهم قسمت دوم, دانلود سریال شب دهم قسمت سوم, دانلود سریال شب دهم قسمت چهارم, دانلود سریال شب دهم قسمت پنجم, دانلود سریال شب دهم قسمت ششم, دانلود سریال شب دهم قسمت هفتم, دانلود سریال شب دهم قسمت هشتم, دانلود سریال شب دهم قسمت نهم, دانلود سریال شب دهم قسمت دهم, دانلود سریال شب دهم قسمت یازدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت دوازدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت سیزدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت چهاردهم, دانلود سریال شب دهم قسمت پانزدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت شانزدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت هفدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت هجدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت نوزدهم, دانلود سریال شب دهم قسمت بیستم, دانلود سریال شب دهم قسمت بیسن و یکم, دانلود سریال شب دهم قسمت بیست و دوم, دانلود سریال شب دهم قسمت بیست و سوم, دانلود پشت صحنه سریال شب دهم, دانلود سریال شب دهم با کیفیت بالا, دانلود سریال شب دهم با کیفیت متوسط, دانلود سریال شب دهم با حجم پایین, ,
[ سه شنبه 29 بهمن 1392 ] [ 17:27 ] [ سید مهدی حسینی ]

نرم افزار شور شیرین ویژه محرم
نرم افزار شور شیرین یکی از جامعترین نرم افزار های مذهبی موبایل ویژه ماه محرم و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می باشد.

امکانات ویژه این نرم‌افزار عبارت است از:
- دارای بخش های مختلف شامل گنجینه محرم، آلبوم تصاویر، پیام‌های عاشورایی، مسابقه، جستجو و ...
- شامل ادعیه و زیارات ماه محرم
- شامل کتب گوناگون در رابطه با واقعه عاشورا و ماه محرم
- پشتیبانی از تلفن همراه های لمسی
- امکان بزرگنمایی (جهت استفاده در گوشی های با رزولوشن بالا)
- سرعت بالا
- نمایش اعراب با رنگ متفاوت
 

5shooreshirin.jpg

 اين نرم افزار با فرمت جاوا تولید شده و قابليت اجرا در اکثر گوشی های تلفن همراه را دارد.

برای دانلود نرم افزار روی لینک زیر کلیک کنید

دریافت نسخه کامل نرم افزار شور شیرین با حجم 2.54 MB

برای استفاده از نرم افزار کافی است فایل دریافت شده را با استفاده از بلوتوث يا کابل و يا دستگاه کارت ريدر به تلفن همراه خود انتقال داده و آن را نصب نمایید .
 
و بیش از بیست نرم افزار دیگر در ادامه مطلب
بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: نرم افزار, عاشورایی, نرم افزار مذهبی, دانلود, نرم افزار شور شیرین, دریافت نسخه کامل شور شیرین, نرم افزار عتبات عادیات, نرم افزار عتبات عادیات مخصوص موبایل, نرم افزار زیارت ائمه معصومینوعراف, بغداد, سامرا, نجف, کربلا, کوفه, کاظمین, احکام فقهی سفر زیارتی عتبات,
ادامه مطلب:
[ سه شنبه 29 بهمن 1392 ] [ 17:21 ] [ سید مهدی حسینی ]

آثار و نتایج عاشورا : آزادگی 

آزادي در مقابل بردگي، اصطلاحي حقوقي و اجتماعي است، امّا «آزادگي» برتر از آزادي است و نوعي حريّت انساني و رهايي انسان از قيد و بندهاي ذلّت آور و حقارت بار است. تعلّقات و پاي‌بندي‌هاي انسان به دنيا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و... در مسير آزادي روح او، مانع ايجاد مي‌كند. اسارت در برابر تمنّيات نفساني و علقه‌هاي مادّي،نشانة ضعف ارادة بشري است.

بقیه در ادامه مطلب

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: آثار عاشورا, نتایج عاشورا, آزادگی, آزادگی نتیجه عاشورا,
ادامه مطلب:
[ سه شنبه 29 بهمن 1392 ] [ 16:51 ] [ سید مهدی حسینی ]

هدف عاشورا - زنده کردن عزت اسلام

وجه تمايز شيعيان جهان در طول تاريخ اسلامي با ديگر مسلمانان الگوپذيري از امامان معصوم، و مقتدا قرار دادن اين رهروان راستين شريعت محمدي ـ صلي الله عليه و آله ـ و عشق و ايمان حقيقي به اين مشعلان فروزان جامعه بشري بوده است. به دليل اعتقاد به مشروعيت انحصاري امام معصوم و منصوص بود كه در نزد شيعه تا قبل از غيبت، تمامي قدرتهاي حاكم صراحتاً نامشروع تلقي مي‌شوند و از زمان غيبت به بعد نيز سازش و همراهي با حكومت‌هايي كه جامع شرائط نيابت از امام غايب نبوده‌اند اگر نه ناممكن بلكه همواره دشوار بوده است.

بقیه در ادامه مطلب

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: عاشورا, زنده کردن, اسلام, عزت اسلام, هدف عاشورا زنده کردن عزت اسلام,
ادامه مطلب:
[ سه شنبه 29 بهمن 1392 ] [ 16:48 ] [ سید مهدی حسینی ]

«هدف عالی قیام امام حسین (ع) از زبان خود امام»

قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف هاى بـنيادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. اين انحراف ها زائيده انحراف حكومت اسلامى از مسير اصلى خود از سقيفه به بـعد بـود. كه پس از شهادت على(ع)كلا بـه دست سلسله سفيانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاريخى, سران اين حزب هيچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسيدن پيامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پيروزى تـيره بـنى هاشم بـر تـيره بـنى اميه, در جريان كشمكش قبيلگى در درون طايفه بـزرگ قريش مى دانستند(2).

 

و بـا يك حـركت خـزنده, بـه تـدريج در پـوشش اسـلام بـه مناصب كليدى دسـت يافتند و سرانجـام از سال چهلم هجـرى, حكومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست اين حزب افتاد و پس از بيست سال حكومت معاويه, و بـه دنبـال مرگ وى, پـسرش يزيد بـه قدرت رسيد كه اوج انحراف بـنيادى, و جلوه اى آشكار از ظهور ((جاهليت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـين(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنين فاجـعه اى سكوت كند و احساس وظيفه مى كرد كه در بـرابـر اين وضع, اعتـراض و مخالفت كند. سخنان, نامه ها و ساير اسنادى كه از امام حسين(ع)به دسـت ما رسـيده, بـه روشنى گوياى اين مطلب اسـت. اين اسناد بـيانگر آن است كه از نظر امام, پـيشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ويژگى هايى دارد كه امويان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهيها اين بود كه عناصر فاسد و غير لايق, تكيه بر مسند خلافت اسلامى و جايگاه والاى پـيامبـر زده بـودند و حاكميت و زمامدارى آنها, آثار و نتائج بـسيار تلخ و ويرانگرى بـه دنبـال آورده بود.
چـند نمونه از تـاكيدهاى امام در اين بـاره يادآورى مى شـود:
 

ويژگى هاى پيشواى مسلمانان

1 - در نخستين روزهايى كه امام حسين(ع)در مدينه, بـراى بـيعت جهت يزيد, در فشار بود, در پاسخ وليد كه پيشنهاد
بيعت بـا يزيد را مطرح كرد, فـرمود: اينك كه مسـلمانان بـه فـرمانروايى مانند يزيد گرفتار شده اند, بايد فاتحه اسلام را خواند(4).
2 - امام ضمن پاسخ نامه هاى كوفيان نوشت:
... امام و پيشواى مسلمانان كسـى اسـت كه بـه كتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـيش گيرد و از حـق پـيروى كرده بـا تمام وجود خويش مطيع فرمان خدا باشد(5).
3 - امام حـسـين(ع)هنگام عزيمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام «بيضه» خطاب به «حر» خطبه اى ايراد كرد و طى آن انگيزه قيام خود را چنين شرح داد:
«مردم! پـيامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حكومت ستـمگرى مواجـه گردد كه حـرام خدا را حـلال شمرده و پـيمان الهى را درهم مى شكند, بـا سنت و قانون پـيامبـر از در مخالفت درآمده در ميان بـندگان خـدا راه گناه و معصـيت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـيش مى گيرد, ولى او در مقابـل چنين حكومتى, بـا عمل و يا بـا گفتار اظهار مخالفت نكند, بـرخـداوند است كه آن فرد(ساكت)را بـه كيفر همان ستمگر(آتش جهنم)محكوم سازد.
مردم! آگاه باشيد اينان(بنى اميه)اطاعت خدا را ترك و پيروى از شيطان را بـر خود فرض نموده اند, فساد را تـرويج و حدود الهى را تعطيل نموده فى را(كه مخصوص بـه خـاندان پـيامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدايت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قيام بـر ضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدم را تغيير داده اند, از ديگران شايسته ترم ...» (6).
حاكميت بـنى اميه كه امام در اين سخنان بـه گوشه هايى از آثـار سوء آن اشاره نموده, در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسين(ع)در موارد متعددى انگشت روى اين عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت كـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود:

محو سنتها و رواج بدعتها

آن حـضرت پـس از ورود بـه مكه, نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنين نوشت:
«...اينك پيك خود را بـا اين نامه بـه سوى شما مى فرستم, شما را به كتاب خدا و سنت پيامبـر دعوت مى كنم, زيرا در شرائطى قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلى از بين رفته و بـدعتها زنده شده است, اگر سخـن مرا بـشنويد, شما را بـه راه راسـت هدايت خـواهم كرد...» (7). ديگر به حق عمل نمى شود.
حسين بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام «ذى حـسم» در ميان ياران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدين شرح ايراد نمود:
«پـيشامدها همين است كه مى بـينيد, جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتيها آشكار و نيكيها و فضيلتها از محيط ما رخت بر بسته است و از فضيلتها جز اندكى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى, همچون چراگاهى سنگلاخ, و كم علف, به جايگاه سخت و دشوارى تبـديل شده است.
آيا نمى بينيد كه ديگر بـه حق عمل نمى شود, و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنين وضعى جـا دارد كه شخص بـا ايمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق ديدار پـروردگار بـاشد. در چنين محيط ذلتـبـار و آلوده اى, مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم...» (8).
 

مسخ هويت دينى مردم

حاكميت زمامداران اموى و اجراى سياست هاى ضد اسلامى توسط آنان, هويت دينى مردم را مسخ كرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـين برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود:
((...مردم بندگان دنيايند, دين بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود, تا زمانى كه معاش و زندگى ماديشان رونق دارد, در اطراف دين گـرد مىآيند, اما زمانى كـه بـا بـلا و گرفتارى آزمايش شوند, دينداران در اقليت هستند.
 

پيام جاويد قيام امام حسين(ع)

پيام قيام با شكوه سيدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نيست, بلكه اين پـيام پـيامى جاويد و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مكان است, هرجا و در هر جامعه اى كه به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابـود شود, هرجا كه احكام خدا تغيير و تحريف يابد و حاكمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار كنند, در هر جـامعـه اى كه ويژگى هاى جـاهليت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى يزيدى بـوده, و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, كارى حـسينى خواهد بود.

 

پاورقی ها :
1 - سـيدعـليخـان مدنى, الدرجـات الرفيعـه, ص 243, ابـن ابـى الحديد, شرح نهج البلاغه, ج8, ص 257 - مسعودى, مروج الذهب, ج3, ص 454 ضمن شرح حال ماءمون عباسى.
2 - ابن ابى الحديد, همان كتاب, ج9, ص 53(خطبه 139) و نيز ج2, ص 44 - 45 - ابن عبـدالبـر, الاستيعاب فى معرفه الاصحاب(در حاشيه الاصابه)ج4, ص 87.
3 - نگاه كنيد به: امام حسين(ع) و جـاهليت نو, جـواد سليمانى, قم, انتشارات يمين.
4 - سيد بن طاووس, اللهوف فى قتلى الطفوف, ص 11.
5 - طبرى, تاريخ الامـم والـمـلـوك, ج6, ص 196 - شـيخ مـفـيد, الارشاد, ص 204.
6 - طبرى, همان كتاب, ص 229 - ابـن اثير, الكامل فى التاريخ, ج4, ص 48.
7 - طبرى, همان كتاب, ص 200.
8 - حسن بـن على بـن شعبـه, تحف العقول, ص 245 - طبـرى, همان كتاب, ص 239.

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: قیام, امام حسین, هدف از قیام, پیشوای مسلمانان, ویژگی, از زبان خود امام, یزید, بنی امیه,
[ سه شنبه 29 بهمن 1392 ] [ 16:45 ] [ سید مهدی حسینی ]

مداحی زیبا و سوزناک از رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای در موضوع محرم و امام حسین(ع)

دانلود

بارگذاری مجدد
برچسب‌ها: سوزناک, زیبا, از رهبر, دانلود کلیپ,
[ شنبه 26 بهمن 1392 ] [ 21:19 ] [ سید مهدی حسینی ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
ابر برچسب
درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش آمديد. بیایید در ابتدا سلامی به امام حسین(ع) و یاران با وفایشان عرض کنیم: .... السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین . . . . . .. نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع).....
خواننده انقلابي

لبيک يا حسين

div class=CenterSids>